Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
Keywords
مقدمه
افزایش جمعیت و افزایش تقاضای سرانه برای محصولات کشاورزی به خصوص برنج و عدم امکان افزایش قابل توجه سطح زیر کشت برنج، استفاده از کودهای شیمیایی را جهت ترمیم توان ذاتی خاک برای تأمین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه ضروری میسازد. فسفر یکی از عناصر غذایی ضروری گیاه بوده و در خاکهایی که فسفر قابل استفاده آنها پایین است، خاصیت انباری و مقاومت در مقابل سرما کاهش مییابد (گیلفورد و همکاران 1970). مقدار برداشت فسفر از خاک توسط گیاه کم بوده و برنج با عملکرد 8 تن دانه و کاه در هکتار، 22 کیلوگرم فسفر در هکتار از خاک برداشت میکند (لاگرید و همکاران 1999). به دلیل حلالیت بسیار کم ترکیبات حاوی فسفر در خاک و تمایل واکنشهای تعادلی آن به سمت فاز جامد، میزان فسفر در محلول خاک بسیار اندک است و به موازات جذب فسفر توسط ریشه گیاه، باید توسط منابع قابل دسترس در فاز محلول جایگزین گردد (هالفورد 1980). بسیاری از خاکهای زراعی در ایران بر اثر مصرف کودهای فسفری طی سالهای گذشته دارای مقادیر بالایی از فسفر قابل جذب میباشند (کریمیان 1377). برای مثال نتایج بررسیها در منطقه همدان نشان میدهد که فسفر قابل جذب (عصارهگیری شده با روش اولسن) در 70 درصد از خاکهای زراعی بیش از 20 میلیگرم در کیلوگرم خاک میباشد (جلالی و کلاهچی 1377). جذب فسفر در خاک در مراحل اولیه سریع بوده و سپس جذب کند شده و فسفر در این مرحله به صورت فسفاتهای معدنی (با قابلیت جذب کم برای گیاه) رسوب مینماید. با گذشت زمان فسفر مصرفی یا به داخل کانی پخشیده میشود و یا بر روی مکانهای جذبی باقی مانده ولی با قدرت زیاد پیوند شده و یا به صورت ترکیبات با حلالیت کم رسوب میکند در نتیجه فسفر قابل استخراج با عصارهگیر کاهش می یابد (جاوید و روول 2002، سوی و تامپسون 2000). درجه جذب فسفر علاوه بر فاکتورهای محیطی، ویژگیهای خاک به میزان کود مصرفی بستگی دارد. فسفر در خاکهای قلیایی بوسیله کلسیم و منیزیم و در خاکهای اسیدی بوسیله آهن و آلومینیم تثبیت و غیرقابل جذب میگردد (کاور و باربر 1988). استخراج و اندازه گیری دقیق مقادیری که گیاه جذب میکند امکانپذیر نیست اما میتوان به روشهای مختلف اجزایی از فسفر خاک را استخراج نمود که با فسفر جذب شده به وسیله گیاه همبستگی مناسبی داشته باشد. مناسبترین روش آزمایشگاهی برای یافتن فسفر قابل جذب روشی است که بتواند مقداری از فسفر، متناسب با مقداری که گیاه قادر است استخراج کند را از خاک خارج نماید و نیز نتیجه آن برای تمام خاکهای مشابه یکسان باشد (پراساد و پاور 1997). محلولهای عصارهگیری چندی، برای عصارهگیری عناصر از خاکها مورد استفاده قرار گرفتهاند که برخی از آنها به علت عدم همبستگی مقادیر عصارهگیری شده با عملکرد گیاه امروزه قابل استفاده نمیباشند (دانک و اولسن 1990). یک عصارهگیر مناسب عصارهگیری است که بتواند فعالیت ریشه را شبیهسازی کند. علاوه بر خود عصارهگیر، چگونگی عصارهگیری نیز حائز اهمیت میباشد. نسبت خاک به محلول، زمان عصارهگیری، سرعت تکان دادن برخی از فاکتورهای مؤثر در این مرحله میباشند (مانتر 1988). روش اولسن رایجترین روش عصارهگیری فسفر در جهان میباشد. این روش در دامنه گستردهای از خاکها جهت پیشبینی قابلیت استفاده فسفر برای گیاه مناسب بوده است. روش اولسن در مقایسه با سایر روشها به ظرفیت بافری خاک حساسیت بیشتری دارد (منون و همکاران 1990). روش بری و کورتز عمدتاً در خاکهای معمولی غیرآهکی و غیرقلیایی جهت عصارهگیری شکلهای مختلف فسفر قابل استخراج مثل فسفاتهای کلسیم، فسفاتهای آلومینیم و آهن در محیط اسیدی استفاده میگردد (بری و کورتز 1945). روش مهلیخ 3 یک عصاره گیر چند منظوره است و در بخشهای وسیعی از خاک اعم از اسیدی و بازی به کار میرود. در این روش فسفر به وسیله واکنش با اسید استیک و ترکیبات فلوئور استخراج میشود. اسیدیته عصارهگیر در این روش به مقدار کمتری توسط کربناتهای خاک خنثی میشود (پیرزینسکی 2000). روش سلطانپور نیز یک عصارهگیر چند منظوره است. این روش همبستگی خوبی با شاخصهای گیاهی در مقادیر کم و زیاد کربنات کلسیم دارد (نیسی و گراوا 1988). روش کول ول مشابه روش اولسن است ولی مدت تماس محلول بی کربنات سدیم از نیم ساعت به 16 ساعت افزایش مییابد که این امر سبب افزایش توانایی عصارهگیر در استخراج فسفر قابل استفاده خاک میگردد. روش مورگان برای خاکهایی که دارای مقدار قابل توجهی فسفات کلسیم هستند مناسب است اما در خاکهایی که فسفات کلسیم نسبتاً کم است و فسفات آهن و آلومینیم منبع فسفر قابل استفاده به حساب میآیند روش اولسن ارجحترمیباشد (پیرزینسکی 2000). مقدار فسفر کل خاک، ضرورتاً بیانگر قابلیت استفاده فسفر برای گیاه نیست. لذا یافتن عصارهگیرهای مناسب برای تخمین فسفر قابل استفاده گیاه در خاک در جهت استفاده بهینه از کود حائز اهمیت میباشد. به منظور ارائه توصیه کودی مناسب برای هر عنصر غذایی از جمله فسفر، انجام برنامه آزمون خاک امری ضروری است. آزمون خاک عبارت است از آزمایشهای شیمیایی به منظور ارزیابی قابلیت استفاده عناصر ضروری گیاه در خاک و تعیین مقدار کود لازم برای دستیابی به عملکرد بهینه. در برنامه آزمون خاک برای یک عنصر غذایی، انتخاب عصارهگیر مناسب از اولویت ویژه ای برخوردار است. به طور کلی برنامههای آزمون خاک برای هر عنصر شامل چهار مرحله میباشد (جونز 1988): 1- تعیین تعدادی عصارهگیر 2- تعیین رابطه میزان عنصر استخراج شده با میزان جذب شده توسط گیاه (همبستگی) و انتخاب مناسب ترین عصارهگیر 3- کالیبراسیون میزان عنصر استخراج شده توسط عصارهگیر انتخاب شده با برخی خصوصیات گیاهان که عموماً عملکرد و یا محصول قابل عرضه به بازار میباشد 4- تفسیر نتایج و فرموله کردن توصیه های کودی بر اساس میزان عنصر عصارهگیری شده و عملکرد مورد نیاز. غلظت بحرانی یک عنصر در خاک مقداری از آن عنصر در خاک است که دقیقترین تفکیک را بین خاکهایی که پاسخ مثبت نسبت به مصرف کود حاوی آن عنصر نشان داده و به طور معنیداری عملکرد گیاه در آنها افزایش مییابد و خاکهایی که این پاسخ را نشان نمیدهند، امکانپذیر میسازد (بلاک 1993). برای تعیین غلظت بحرانی یک عنصر در خاک باید خاکهایی با مقادیر متفاوت فسفر در خاکهای مورد مطالعه وجود داشته باشد و بین غلظت فسفر عصارهگیری شده در خاک و عملکرد نسبی نیز رابطه وجود داشته باشد (ماسکاگنی و کوکس 1985). غلظت بحرانی یک عنصر در خاک را میتوان از روش تصویری کیت- نلسون (1971) بدست آورد. استفاده از این روش خاکها را به دو گروه دستهبندی میکند: 1- خاکهایی که احتمال پاسخ گیاه به کود در آنها زیاد است 2- خاکهایی که احتمال پاسخ گیاه به افزودن کود کم است. غلظت بحرانی فسفر میتواند بسته به شرایط آزمایشگاهی، سن فیزیولوژیکی، بافت گیاهی، نوع گیاه و ویژگیهای خاک و مدیریت کاشت و داشت گیاه متفاوت باشد (سیمیارد و تران 1993). در تحقیق انجام شده توسط ساراوات و همکاران (2000) غلظت بحرانی فسفر به روش کیت- نلسون برای عصارهگیر بری و در گیاه برنج از 5/12 تا 15 میلی گرم در کیلوگرم فسفر در خاک متغیر اعلام شد. سیمیارد و همکاران (1993) نیز غلظت بحرانی فسفر را برای عصارهگیرهای آب، اولسن، بری و مهلیخ 3 به ترتیب 5/2، 18، 67 و 57 میلیگرم در کیلوگرم برای گیاه ذرت تعیین نمودند. این تحقیق با هدف تعیین غلظت بحرانی فسفر در برخی اراضی شالیزاری استان گیلان به اجرا در آمده است.
مواد و روشها
قبل از شروع فصل زراعی با در نظر گرفتن توزیع مناسب در سطح استان، نمونهبرداری مرکب از عمق 30-0 سانتیمتری تعداد 100 مزرعه در نقاط مختلف استان گیلان انجام گرفت. سپس برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک از جمله pHدر خمیر اشباع خاک (مکلین 1982)، درصد کربن آلی بهروش والکی- بلاک (نلسون و سامرز 1990)، میزان نیتروژن بهروش کجلدال (چاپمن و پرات 1982)، فسفر بهروش اولسن (اولسن و همکاران 1954) و پتاسیم قابل استخراج با استات آمونیم مولار خنثی (چاپمن و پرات 1982) و درصد رس، سیلت و شن به روش هیدرومتری (گی و بادر 1986) تعیین گردید. با توجه به نتایج تجزیه خاک، 27 مزرعه جهت آزمایش بهصورتی انتخاب شدند که تا حد امکان ویژگیهای خاکها، خصوصاً مقدار فسفر قابل استخراج آنها با یکدیگر متفاوت و دامنه بیشتری داشته باشند. عصارهگیری از نمونههای خاک برای استخراج فسفر قابل جذب گیاه با روشهای زیر صورت گرفت: الف- روش اولسن شامل عصارهگیری با بیکربنات سدیم 5/0 مولار در 5/8=pH برروی 5/2 گرم خاک با نسبت 1:20 و نیم ساعت تکان دادن (اولسن و همکاران 1954)، ب- روش مورگان شامل عصارهگیری با اسید استیک 52/0 مولار و استات سدیم 72/0 مولار در 8/4=pH بر روی 10 گرم خاک با نسبت 1:5 و نیم ساعت تکان دادن (مورگان 1937)، ج- روش سلطانپور شامل عصارهگیری با بیکربنات آمونیم 1 مولار و دی اتیلن تری آمین پنتا استیک اسید 005/0 مولار در 6/7=pH بر روی 10 گرم خاک با نسبت 1:2 (سلطانپور و شوآب 1977)، د- روش کولول شامل عصارهگیری با بیکربنات آمونیم 5/0 مولار در 5/8=pH بر روی 5/2 گرم خاک با نسبت 1:20 با 16 ساعت تکان دادن (کول ول 1963)، ح- روش بری و کورتز شامل عصارهگیری با اسید کلریدریک 025/0 مولار و فلورید آمونیم 03/0 مولار در 5/3=pH بر روی 2 گرم خاک با نسبت 1:7 و یک دقیقه تکان دادن (بری و کورتز 1945)، و- روش مهلیخ 3 شامل عصاره گیری با اسید استیک 2/0 نرمال + نیترات آمونیم 25/0 مولار + فلورید آمونیم015/0 نرمال + اسید نیتریک 13/0 نرمال + ای دی تی آ 001/0 مولار بر روی 5/2 گرم خاک با نسبت 1:10 با 5 دقیقه تکان دادن (مهلیخ 1984). پس از انتخاب مزارع قطعات آزمایشی به ابعاد 5×4 متر مربع کرتبندی شده و با اعمال دو تیمار کودی از منبع سوپر فسفات تریپل به مقدار صفر و 120 کیلوگرم گیاه برنج رقم هاشمی در 27 مزرعه در مناطق مختلف استان گیلان اقدام به کشت گردید. در پایان آزمایش و پس از برداشت بوتهها عملکرد نسبی گیاه تعیین گردید. به منظور بررسی ارتباط بین فسفر استخراج شده با روشهای مختلف عصارهگیری با عملکرد نسبی، ضرایب همبستگی و معنیدار بودن آنها با استفاده از نرم افزار SPSS تعیین شد سپس غلظت بحرانی فسفر با استفاده از عصارهگیرهایی که بالاترین همبستگی را با عملکرد نسبی نشان دادند با استفاده از روش تصویری کیت- نلسون برای 90 درصد عملکرد نسبی تعیین گردید.
نتایج و بحث
نتایج تجزیههای فیزیکی و شیمیایی انجام شده روی نمونه های خاک مورد مطالعه در این تحقیق در جدول 1 و اسامیعصارهگیرها همراه با دامنه تغییرات مقادیر فسفر عصارهگیری شده از نمونه های خاک در جدول 2 نشان داده شده است. نتایج نشان میدهد که بیشترین مقدار فسفر توسط روش مهلیخ 3 استخراج شد که این امر را میتوان به ماهیت اسیدی آن ربط داد که این عصارهگیر را قادر به استخراج مقداری از فسفر غیرمتحرک و حتی ساختاری کانیها میسازد. عصارهگیر کول ول نیز به علت مدت زمان زیادی که با خاک در تماس میباشد، مقدار فسفر زیادی را استخراج میکند. کمترین فسفر عصاره گیری شده مربوط به روش سلطانپور بود که عموماً فسفر محلول را از خاک استخراج میکند. براساس داده های موجود در جدول 2 فسفر عصارهگیری شده توسط روشهای مذکور به این ترتیب کاهش مییابد: سلطانپور < مورگان < بری < اولسن < کول ول < مهلیخ3. علت متفاوت بودن مقدار فسفر عصارهگیری شده توسط روشهای مختلف عصارهگیری، مکانیزمهای متفاوت عصاره گیرها در استخراج اشکال مختلف فسفر میباشد (سینگ و همکاران 1996). تفاوت در مدت زمان عصارهگیری و نسبت خاک به محلول عصارهگیر نیز در مقدار فسفر عصاره گیری شده تأثیر دارد (سلطان پور و شوآب 1977). با توجه به نتایج بدست آمده مقدار فسفر عصارهگیری شده توسط روش اولسن نصف مقدار فسفر عصارهگیری شده با روش کول ول میباشد به عبارتی بر اثر افزایش زمان عصارهگیری با بی کربنات سدیم از نیم ساعت به 16 ساعت، توانایی عصارهگیر دو برابر شده و تقریباً تمام فسفر قابل استخراج را از خاک خارج میسازد و میتواند معیار دقیقی از فاکتور کمیت باشد (دالال و هالسورت 1976). روش مورگان برای خاکهایی که دارای مقدار قابل توجهی فسفات کلسیم هستند مناسب است و به علت دارا بودن ظرفیت بافری زیاد مناسب تر از روشهای اولسن و بری در تخمین مقدار فسفر قابل استفاده در خاکهای آهکی میباشد (سن گوپتا و کورنفیلد 1962). روش سلطانپور نیز مقدار کمیاز فسفر را استخراج مینماید که علت اصلی آن ممکن است مربوط به کوتاهی زمان عصارهگیری باشد. ضرایب همبستگی (r) مربوط به فسفر عصارهگیری شده توسط روشهای مختلف عصارهگیری و عملکرد نسبی گیاه در جدول 3 آمده است. همانطور که ملاحظه میشود، ضرایب همبستگی میان عملکرد نسبی با مقدار فسفر عصارهگیری شده توسط اکثر عصارهگیرها بالا نبود که احتمالاً دلیل آن وجود شرایط محدودکننده ای در خاکها غیر از عامل فسفر و همچنین تفاوت خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکها و پراکندگی مقادیر اجزای مختلف فسفر میباشد. نتایج نشان میدهد که عملکرد نسبی با فسفر استخراج شده بهوسیله روشهای کول ول، اولسن، سلطان پور و مورگان همبستگی معنیداری دارد. بعبارتی عصارهگیرهایی که با فسفر غیرتبادلی در ارتباط هستند و بخشی از آن را استخراج میکنند (بری و مهلیخ3) همبستگی ضعیفتری را با عملکرد نسبی نشان میدهند. بنابراین عصارهگیرهای مذکور نمایه مناسبی از فسفر قابل دسترس واقعی نبوده و قابل توصیه نمیباشد. در حالی که روشهای کول ول، اولسن، سلطانپور و مورگان که تمام یا بخشی از فسفر قابلدسترس را عصارهگیری میکنند دارای همبستگی بالاتری میباشند. سمیعی و همکاران (1987) و لاکسمینارایانا (2003) میان فسفر استخراج شده با روش اولسن و عملکرد نسبی گیاه برنج همبستگی معنیداری را گزارش نمودند. علاوه بر این عصارهگیری فسفر به روش اولسن همبستگی خوبی را با پاسخهای گیاهی در شرایط هوازی و بیهوازی نشان میدهد (مفتون و همکاران 2003).
تعیین غلظت بحرانی فسفر با روشهای مختلف عصاره گیری در خاکهای مورد مطالعه
شکلهای 1 تا 4 سطوح بحرانی فسفر را برای 90 درصد عملکرد نسبی گیاه برنج با روش ترسیمیکیت – نلسون (نلسون و سامرز 1990، کیت و نلسون 1971) و برای عصارهگیرهایی که بالاترین همبستگی را با عملکرد نسبی داشتهاند، نشان میدهد. اگر عملکرد نسبی در برابر مقدار فسفر استخراج شده توسط عصارهگیرهای مختلف رسم گردد، مشاهده میشود که در بیشتر خاکهایی که فسفر عصارهگیری شده کمتر است، عملکرد نسبی پایین میباشد و در بیشتر خاکهایی که فسفر عصارهگیری شده زیاد است، عملکرد نسبی بالا میباشد. نتایج نشان میدهد که سطح بحرانی فسفر با روش اولسن، کول ول، مورگان و سلطانپور به ترتیب 16، 35، 5/4 و 3 میلی گرم در کیلوگرم میباشد. مقایسه این اعداد با نتایج بدست آمده از جدول 2 نشان میدهد که عصارهگیرهایی که فسفر بیشتری از خاک استخراج نمودهاند سطح بحرانی بالاتری را دارا بوده و عصارهگیرهایی که فسفر سهل الوصول گیاه را استخراج مینمایند، میزان فسفر استخراجی آنها کم و سطح بحرانی آنها پایینتر از عصارهگیرهای دیگر میباشد. بنابراین عصارهگیرهای سلطانپور و مورگان مقدار فسفر کمتری را استخراج کرده و سطح بحرانی آنها کمتر از عصارهگیرهای دیگر است و عصارهگیرهای کول ول و اولسن مقدار فسفر بیشتری را عصاره گیری کرده و دارای غلظت بحرانی بالاتری میباشند. بررسیهای انجام گرفته توسط پیرزینسکی (2000) نشان میدهد که مقادیر بحرانی فسفر توسط روش اولسن کمتر از روشهای بری و کورتز و مهلیخ 3 میباشد زیرا این روش فسفر کمتری را نسبت به عصارهگیرهای اسیدی آزاد میکند. گوئرا و همکاران (1989) غلظت بحرانی فسفر را توسط عصارهگیرهای اولسن و بری 2 برای گیاه برنج 90/6 و 92/11 میلیگرم بر کیلوگرم و رحمان و همکاران (1995) غلظت بحرانی فسفر برای گیاه برنج را برای عصارهگیر اولسن 14 میلیگرم در کیلوگرم گزارش نمودند.
جدول 1- ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاکهای مورد مطالعه
شماره |
کربن آلی |
EC (dS/m) |
pH |
نیتروژن |
فسفرقابل جذب(mg/kg) |
پتاسیم قابل جذب(mg/kg) |
رس % |
شن % |
کلاس بافت خاک |
1 |
03/3 |
07/1 |
73/6 |
331/0 |
8/18 |
137 |
34 |
17 |
SiCL |
2 |
15/1 |
62/1 |
41/7 |
169/0 |
8/27 |
161 |
34 |
15 |
SiCL |
3 |
52/1 |
62/1 |
23/6 |
180/0 |
8/19 |
92 |
28 |
21 |
CL |
4 |
44/1 |
04/1 |
82/6 |
153/0 |
16 |
58 |
30 |
25 |
CL |
5 |
26/2 |
04/1 |
18/7 |
256/0 |
9/10 |
137 |
44 |
17 |
C |
6 |
55/4 |
70/1 |
98/6 |
477/0 |
1/11 |
137 |
50 |
13 |
C |
7 |
52/1 |
04/1 |
43/7 |
182/0 |
5/6 |
104 |
28 |
31 |
CL |
8 |
26/2 |
92/1 |
27/7 |
245/0 |
3/25 |
259 |
36 |
23 |
CL |
9 |
70/2 |
78/1 |
74/6 |
280/0 |
8/13 |
128 |
78 |
17 |
SiCL |
10 |
48/2 |
85/1 |
7 |
266/0 |
8/15 |
205 |
42 |
17 |
SiCL |
11 |
92/3 |
15/2 |
86/6 |
411/0 |
6/28 |
264 |
46 |
21 |
C |
12 |
37/2 |
52/2 |
97/6 |
288/0 |
3/22 |
210 |
28 |
23 |
CL |
13 |
51/4 |
74/2 |
13/7 |
455/0 |
2/25 |
280 |
34 |
19 |
SiCL |
14 |
04/2 |
70/1 |
15/7 |
260/0 |
2/36 |
210 |
36 |
17 |
SiCL |
15 |
92/3 |
07/2 |
38/6 |
420/0 |
1/45 |
176 |
36 |
23 |
CL |
16 |
48/1 |
48/1 |
76/6 |
178/0 |
6/22 |
119 |
24 |
35 |
L |
17 |
41/1 |
85/0 |
20/7 |
167/0 |
8/23 |
295 |
38 |
21 |
CL |
18 |
15/2 |
71/0 |
31/7 |
245/0 |
5/22 |
133 |
12 |
27 |
SiCL |
19 |
48/2 |
81/0 |
24/6 |
256/0 |
1/15 |
156 |
38 |
15 |
SiCL |
20 |
2 |
96/0 |
67/6 |
225/0 |
7/16 |
119 |
32 |
25 |
CL |
21 |
28/5 |
26/1 |
68/6 |
457/0 |
8/17 |
142 |
38 |
23 |
CL |
22 |
92/1 |
89/0 |
67/6 |
199/0 |
8/15 |
161 |
48 |
11 |
SiCL |
23 |
67/1 |
81/0 |
32/7 |
162/0 |
2/14 |
119 |
30 |
20 |
CL |
24 |
85/3 |
33/1 |
74/6 |
377/0 |
5/48 |
256 |
48 |
20 |
C |
25 |
01/2 |
58/1 |
04/7 |
170/0 |
4/11 |
163 |
48 |
10 |
SiCL |
26 |
53/1 |
58/1 |
24/7 |
117/0 |
12 |
272 |
48 |
10 |
SiCL |
27 |
14/2 |
58/1 |
42/7 |
152/0 |
5/13 |
286 |
48 |
10 |
SiCL |
جدول 2- میانگین فسفر عصاره گیری شده با روشهای مختلف
عصاره گیر |
حداقل |
فسفر قابل استخراج (mg/kg) حداکثر |
میانگین |
اولسن |
5/6 |
5/48 |
63/21 |
مورگان |
3/1 |
15 |
8/4 |
سلطانپور |
1 |
8/6 |
94/2 |
کول ول |
3/14 |
9/87 |
32/37 |
بری |
2/0 |
4/18 |
18/5 |
مهلیخ3 |
5 |
260 |
65/67 |
جدول3- رابطه فسفر استخراج شده با عصاره گیرهای مختلف و عملکرد نسبی دانه برنج
روش عصاره گیری |
معادله |
r |
اولسن |
656/69 + x937/0 = Y |
**54/0 |
مورگان |
405/80 + x9835/1= Y |
*41/0 |
سلطانپور |
733/74 + x1598/5= Y |
**51/0 |
کول ول |
193/70 + x5287/0= Y |
**56/0 |
بری |
00/84 + x1427/1= Y |
ns32/0 |
مهلیخ3 |
195/86 + x0552/0= Y |
ns22/0 |
*معنی دار در سطح احتمال5درصد **معنی دار در سطح احتمال1درصد nsغیرمعنی دار
|
شکل1- غلظت بحرانی فسفر عصاره گیری شده با روش اولسن
شکل2- غلظت بحرانی فسفر عصاره گیری شده با روش کول ول
|
شکل3- غلظت بحرانی فسفر عصاره گیری شده با روش سلطانپور
شکل4- غلظت بحرانی فسفر عصاره گیری شده با ر
شکل4- غلظت بحرانی فسفر عصاره گیری شده با روشمورگان
نتیجهگیری کلی
بنابراین اگر با توجه به سرعت عصارهگیری، اقتصادی بودن و ارتباط قابل قبول با عملکرد نسبی گیاه برنج روش اولسن را بهعنوان روش عصارهگیری مناسب انتخاب شود، سطح بحرانی فسفر با این روش 16 میلیگرم در کیلوگرم خاک خواهد بود. بنابراین خاکهایی که دارای مقادیر فسفر بیشتر از سطح بحرانی هستند نیازی به مصرف کود فسفاتی ندارند و در خاکهای با فسفر پایینتر بایستی بر اساس آزمون خاک کود فسفره را استفاده نمود. البته به نظر میرسد که نمونههای خاک انتخابی دارای فسفر زیاد هستند (تعداد کمی از خاکها دارای فسفر کمتر از 16 میباشند). این امر میتواند باعث پایین بودن ضرایب همبستگی و یا بالا بودن غلظت بحرانی محاسبه شده،.بشود.