اثر کودهای آلی و نیتروژن بر کارایی مصرف آب، عملکرد و ویژگی¬های رشد گندم (رقم الوند)

نویسندگان

چکیده

این تحقیق برای بررسی تأثیر کودهای آلی و نیتروژن بر کارایی مصرف آب، عملکرد و ویژگی­های رشد گندم (Triticum aestivum L.) رقم الوند، با هدف استفاده بهینه از کود­های آلی و شیمیایی برای دستیابی به کشاورزی پایدار، در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با 15 تیمار و سه تکرار در شرایط مزرعه­ای در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. تیمارها شامل شاهد (بدون مصرف کود آلی و نیتروژن)، کود اوره (kg/ha150)، کود اوره (kg/ha300)، لجن فاضلاب شهری (t/ha30)، لجن فاضلاب شهری (t/ha60)، کمپوست زباله شهری (t/ha30)، کمپوست زباله شهری (t/ha60)، کود دامی (t/ha30)، کود دامی (t/ha60)، لجن فاضلاب شهری (t/ha30) + 50% کود اوره، لجن فاضلاب شهری (t/ha30) + اوره (kg/ha150)، کمپوست زباله شهری (t/ha30) + اوره (kg/ha150)، کمپوست زباله شهری (t/ha60) + اوره (kg/ha150)، کود دامی (t/ha30) + اوره (kg/ha150)، کود دامی (t/ha60) + اوره (kg/ha150) بودند. شاخص کلروفیل برگ‌ها در وسط دوره رشد و عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه،  طول سنبله، ارتفاع گیاه، تعداد برگ در بوته، شاخص برداشت و کارایی مصرف آب در پایان دوره رشد اندازه­گیری شد. نتایج نشان داد که مصرف 150 و 300 کیلوگرم اوره در هکتار، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد برگ در بوته، شاخص کلروفیل برگ‌ها و کارایی مصرف آب را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد اما بر تعداد دانه در سنبله، وزن هزاردانه، تعداد سنبلچه در سنبله و شاخص برداشت اثر معنی­داری نداشت. مصرف لجن فاضلاب، کمپوست زباله شهری و کود دامی اکثر صفات مورد مطالعه به­جز تعداد سنبله در مترمربع و تعداد سنبلچه در سنبله را افزایش داد. افزایش سطح کود­های آلی از 30 به 60 تن در هکتار قطر ساقه و شاخص کلروفیل برگ‌ها را به­طور معنی­داری افزایش داد ولی بر سایر صفات مورد مطالعه اثر معنی­داری نداشت. مصرف توأم کود­های آلی و نیتروژن، صفات زراعی، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و کارایی مصرف آب گندم را در مقایسه با شاهد و کاربرد کود­های آلی و نیتروژن به­تنهایی افزایش داد. بیشترین عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه گندم در تیمار 60 تن کود دامی+ 150 کیلوگرم اوره در هکتار مشاهده شد. به‌طور کلی، برای کاهش مصرف کود­های نیتروژن، افزایش عملکرد گندم و بهبود کیفیت آن، مصرف 150 کیلوگرم اوره به‌همراه 60 تن در هکتار از لجن فاضلاب شهری یا کود دامی و یا کمپوست زباله شهری می­تواند در شرایط مشابه توصیه شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Effects of Organic and Nitrogen Fertilizers on Water Use Efficiency, Yield and the Growth Characteristics of Wheat (Triticum aestivum cv. Alvand)

نویسندگان [English]

  • Rashed Ahmadinejad
  • Nosratollah Najafi
  • Naser Aliasgharzad
  • Shahin Oustan
چکیده [English]

The effects of organic and nitrogen fertilizers on water use efficiency, yield and growth characteristics of wheat (Triticum aestivum cv. Alvand) with the aim of optimum using of chemical and organic fertilizers for achieving sustainable agriculture, were studied in a randomized complete blocks design with 15 treatments and three replicates at field conditions in Agricultural Research Station of University of Tabriz. The treatments included: control (without manure and nitrogen application), 150 kg urea/ha, 300 kg urea/ha, 30 ton sewage sludge/ha, 60 ton sewage sludge/ha, 30 ton municipal compost/ha, 60 ton municipal compost/ha, 30 ton manure/ha, 60 ton manure/ha, 30 ton sewage sludge + 150 kg urea/ha, 60 ton sewage sludge + 150 kg urea/ha, 30 ton municipal compost + 150 kg urea/ha, 60 ton municipal compost + 150 kg urea/ha, 30 ton manure + 150 kg urea/ha and 60 ton manure + 150 kg urea/ha. The chlorophyll index was determined in the middle of growth period. The grain yield, biological yield, plant height, stem diameter, number of spikes per square meter, grain number per spike, 1000-grain weight, spike length, leaf number per plant were measured at the end of plant growth period. The results showed that application of 150 and 300 kg urea/ha increased the grain yield, biological yield, plant height, stem diameter, leaf number per plant, chlorophyll index and water use efficiency while it had no significant effect on grain number per spike, number of spikelet per spike, 1000-grain weight, and harvest index. Application of animal manure, municipal compost and sewage sludge increased the most of agronomic characteristics of wheat except spikes number per square meter and number of spikelet per spike. By increasing the level of organic fertilizer from 30 to 60 t/ha, the stem diameter and chlorophyll index increased significantly but other studied characteristics did not change significantly. Integrated use of organic fertilizers (manure or municipal compost or sewage sludge) with nitrogen fertilizer (urea) increased grain yield, biological yield, chlorophyll index and water use efficiency of wheat compared to the control and the use of nitrogen and organic fertilizers alone. The highest grain yield and biological yield were observed in 60 ton manure + 150 kg urea/ha treatment. In general, in order to decrease nitrogen fertilizers, to increase wheat yield and quality, application of 150 kg urea and 60 ton manure or municipal compost or sewage sludge per hectare can be recommended at similar conditions.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Compost
  • Manure
  • Nitrogen
  • Sewage sludge
  • Wheat

اثر کودهای آلی و نیتروژن بر کارایی مصرف آب، عملکرد و ویژگی­های رشد گندم (رقم الوند)

 

راشد احمدی نژاد1،  نصرت اله نجفی2*،  ناصر علی اصغرزاد3 و  شاهین اوستان2

 

تاریخ دریافت: 28/01/91        تاریخ پذیرش: 07/05/91

1-دانشجوی سابق کارشناسی ارشد علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز

2-دانشیار گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز

3-استاد گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز

*مسئول مکاتبه:  Emil: n-najafi@tabrizu.ac.ir

 

چکیده

این تحقیق برای بررسی تأثیر کودهای آلی و نیتروژن بر کارایی مصرف آب، عملکرد و ویژگی­های رشد گندم (Triticum aestivum L.) رقم الوند، با هدف استفاده بهینه از کود­های آلی و شیمیایی برای دستیابی به کشاورزی پایدار، در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با 15 تیمار و سه تکرار در شرایط مزرعه­ای در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. تیمارها شامل شاهد (بدون مصرف کود آلی و نیتروژن)، کود اوره (kg/ha150)، کود اوره (kg/ha300)، لجن فاضلاب شهری (t/ha30)، لجن فاضلاب شهری (t/ha60)، کمپوست زباله شهری (t/ha30)، کمپوست زباله شهری (t/ha60)، کود دامی (t/ha30)، کود دامی (t/ha60)، لجن فاضلاب شهری (t/ha30) + 50% کود اوره، لجن فاضلاب شهری (t/ha30) + اوره (kg/ha150)، کمپوست زباله شهری (t/ha30) + اوره (kg/ha150)، کمپوست زباله شهری (t/ha60) + اوره (kg/ha150)، کود دامی (t/ha30) + اوره (kg/ha150)، کود دامی (t/ha60) + اوره (kg/ha150) بودند. شاخص کلروفیل برگ‌ها در وسط دوره رشد و عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه،  طول سنبله، ارتفاع گیاه، تعداد برگ در بوته، شاخص برداشت و کارایی مصرف آب در پایان دوره رشد اندازه­گیری شد. نتایج نشان داد که مصرف 150 و 300 کیلوگرم اوره در هکتار، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد برگ در بوته، شاخص کلروفیل برگ‌ها و کارایی مصرف آب را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد اما بر تعداد دانه در سنبله، وزن هزاردانه، تعداد سنبلچه در سنبله و شاخص برداشت اثر معنی­داری نداشت. مصرف لجن فاضلاب، کمپوست زباله شهری و کود دامی اکثر صفات مورد مطالعه به­جز تعداد سنبله در مترمربع و تعداد سنبلچه در سنبله را افزایش داد. افزایش سطح کود­های آلی از 30 به 60 تن در هکتار قطر ساقه و شاخص کلروفیل برگ‌ها را به­طور معنی­داری افزایش داد ولی بر سایر صفات مورد مطالعه اثر معنی­داری نداشت. مصرف توأم کود­های آلی و نیتروژن، صفات زراعی، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و کارایی مصرف آب گندم را در مقایسه با شاهد و کاربرد کود­های آلی و نیتروژن به­تنهایی افزایش داد. بیشترین عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه گندم در تیمار 60 تن کود دامی+ 150 کیلوگرم اوره در هکتار مشاهده شد. به‌طور کلی، برای کاهش مصرف کود­های نیتروژن، افزایش عملکرد گندم و بهبود کیفیت آن، مصرف 150 کیلوگرم اوره به‌همراه 60 تن در هکتار از لجن فاضلاب شهری یا کود دامی و یا کمپوست زباله شهری می­تواند در شرایط مشابه توصیه شود.

 

واژه­های کلیدی: کمپوست، کود دامی، گندم، لجن فاضلاب، نیتروژن


Effects ofOrganic andNitrogenFertilizersonWater Use Efficiency, Yield and the Growth Characteristics ofWheat (Triticum aestivum cv. Alvand)

 

R Ahmadinezhad1, N Najafi*2, N Aliasgharzad3 and SH Oustan2

 

Received: 16 April 2012,   Accepted: 28 July 2012

1-Former M.Sc student, Dept. of Soil Sci., Faculty of Agric., Univ. of Tabriz. Iran.

2- Assoc. Prof., Dept. of Soil Sci., Faculty of Agric., Univ. of Tabriz. Iran.

3-Prof., Dept. of Soil Sci., Faculty of Agric., Univ. of Tabriz. Iran.

* Correspodent AuthorEmail:n-najafi@tabrizu.ac.ir

 

Abstract

The effects of organic and nitrogen fertilizers on water use efficiency, yield and growth characteristics of wheat (Triticum aestivum cv. Alvand) with the aim of optimum using of chemical and organic fertilizers for achieving sustainable agriculture, were studied in a randomized complete blocks design with 15 treatments and three replicates at field conditions in Agricultural Research Station of University of Tabriz. The treatments included: control (without manure and nitrogen application), 150 kg urea/ha, 300 kg urea/ha, 30 ton sewage sludge/ha, 60 ton sewage sludge/ha, 30 ton municipal compost/ha, 60 ton municipal compost/ha, 30 ton manure/ha, 60 ton manure/ha, 30 ton sewage sludge + 150 kg urea/ha, 60 ton sewage sludge + 150 kg urea/ha, 30 ton municipal compost + 150 kg urea/ha, 60 ton municipal compost + 150 kg urea/ha, 30 ton manure + 150 kg urea/ha and 60 ton manure + 150 kg urea/ha. The chlorophyll index was determined in the middle of growth period. The grain yield, biological yield, plant height, stem diameter, number of spikes per square meter, grain number per spike, 1000-grain weight, spike length, leaf number per plant were measured at the end of plant growth period. The results showed that application of 150 and 300 kg urea/ha increased the grain yield, biological yield, plant height, stem diameter, leaf number per plant, chlorophyll index and water use efficiency while it had no significant effect on grain number per spike, number of spikelet per spike, 1000-grain weight, and harvest index. Application of animal manure, municipal compost and sewage sludge increased the most of agronomic characteristics of wheat except spikes number per square meter and number of spikelet per spike. By increasing the level of organic fertilizer from 30 to 60 t/ha, the stem diameter and chlorophyll index increased significantly but other studied characteristics did not change significantly. Integrated use of organic fertilizers (manure or municipal compost or sewage sludge) with nitrogen fertilizer (urea) increased grain yield, biological yield, chlorophyll index and water use efficiency of wheat compared to the control and the use of nitrogen and organic fertilizers alone. The highest grain yield and biological yield were observed in 60 ton manure + 150 kg urea/ha treatment. In general, in order to decrease nitrogen fertilizers, to increase wheat yield and quality, application of 150 kg urea and 60 ton manure or municipal compost or sewage sludge per hectare can be recommended at similar conditions.

 

Keywords: Compost, Manure, Nitrogen, Sewage sludge, Wheat

 

 

 

مقدمه

 تولید انبوه پسماند­های آلی در فعالیت­های صنعتی، کشاورزی و شهری، فشار زیادی بر محل دفع این پسماند‌ها آورده و پیامد­های مشکل­ساز کوتاه و بلند مدتی را برای سلامتی محیط زیست ایجاد کرده است. برای افزایش مقدار ماده آلی خاک، لازم است از همه منابع آلی مانند ضایعات کشاورزی، فاضلاب­ها و مواد زائد شهری استفاده شود، تا ضمن افزایش تولیدات زراعی، توسعه پایدار در کشاورزی ممکن شود (زائری 1380). یکی از جنبه‌های کشاورزی پایدار مصرف تلفیقی کودهای آلی و نیتروژن است به­­طوری­که بخشی از نیاز گیاه به نیتروژن به جای کودهای شیمیایی از کودهای آلی تأمین می­شود. مصرف تلفیقی کودهای شیمیایی و آلی، راهکاری مؤثر برای تولید محصول و حفظ عملکرد در سطح مطلوب می‌باشد (شارما و همکاران 2006).

در آزمایش­های بلند مدت مشخص شده است که استفاده از کودهای آلی و نیتروژن می‌تواند یک نظام تولید متراکم را پایدار سازد. دلیل این امر بهبود ویژگی­های کیفی خاک و احتمالاً همزمانی آزادسازی نیتروژن با نیاز گیاه می­باشد (پراساد 1996). کودهای آلی با تولید هوموس عوارض نا‌مطلوب کودهای شیمیایی را کاهش داده و کارآیی مصرف کودهای شیمیایی را افزایش می‌دهند (شاتا و همکاران 2007). محمدیان و ملکوتی (1381) تأثیر دو نوع کمپوست را بر ویژگی­های خاک و عملکرد ذرت بررسی و گزارش نمودند که تیمار مصرف توأم کمپوست و کود شیمیایی عملکرد بیشتری نسبت به مصرف کود شیمیایی به­تنهایی داشت. افزایش فراهمی عناصر غذایی با مصرف توأم کودهای آلی و نیتروژن و جذب بیشتر آنها توسط گیاه از عوامل افزایش عملکرد و اجزای عملکرد در تیمارهای نظام مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک و تغذیه گیاه می‌باشد.

اود و همکاران (2004) گزارش نمودند که با مصرف توأم کود نیتروژن و کود حیوانی، علاوه­بر جلوگیری از مصرف بیش از حد کود نیتروژن، عملکرد اقتصادی ذرت علوفه­ای افزایش می­یابد. حسن­زاده قورت­تپه و قلاوند (1381) بیان داشتند که با روش تغذیه تلفیقی نه­تنها عملکرد دانه آفتابگردان در واحد سطح افزایش می‌یابد، بلکه مصرف کود‌های نیتروژن به­طور قابل­توجه کاهش می­یابد. نقش مثبت مصرف کمپوست زباله شهری در بسیاری از محصولات زراعی گزارش شده است (مارکوتی و همکاران 2001، الماسیان و همکاران 1385). رضوان­طلب و همکاران (1388) تأثیر کمپوست زباله شهری و کود شیمیایی را بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه ذرت بررسی و گزارش کردند که مصرف توأم کمپوست و کود شیمیایی بیشترین عملکرد را تولید می‌کند. مکابلا و وارمن (2005) گزارش کردند که ماده خشک و عملکرد سیب‌زمینی و ذرت در تیمار کودهای شیمیایی (NPK) و تیمار مصرف تلفیقی (50% کودهای شیمیایی+50% کمپوست زباله شهری) به­طور معنی‌داری بیشتر از تیمار کمپوست زباله شهری به­تنهایی بود. حمدی و همکاران (2002) نشان دادند که بیشترین عملکرد دانه گندم با مصرف تلفیقی 80 تن کمپوست زباله شهری در هکتار به­ همراه کود شیمیایی به­دست آمد. جمیل و همکاران (2006) گزارش کردند که مصرف لجن فاضلاب عملکرد دانه و تولید خوشه گندم را افزایش داد و بیشترین تولید دانه و خوشه با مصرف 40 تن لجن فاضلاب در هکتار حاصل شد.

 النگار و القامری (2001) بیان داشتند که افزایش عملکرد و اجزای عملکرد گیاهان پس از مصرف لجن فاضلاب ناشی از زیادی غلظت نیتروژن و عناصر کم‌مصرف در لجن­فاضلاب نسبت به خاک می‌باشد. کود‌های دامی نیز که حاوی اکثر عناصر مورد نیاز گیاهان هستند، جایگزینی مناسب برای کودهای شیمیایی می‌باشند و در درازمدت سبب ایجاد تعادل غذایی در خاک می­شوند (ملکوتی و همکاران 1383). بنابراین، مدیریت تلفیقی کود دامی با نیتروژن روش مهمی برای افزایش تولید و حفظ حاصلخیزی خاک است. مندل و همکاران (2006) بیان کردند که مصرف توأم 100 درصد کود­های شیمیایی و 10 تن در هکتار کود حیوانی نسبت به مصرف کود­های شیمیایی به­تنهایی، علاوه­بر بیشترین عملکرد، منجر به کاهش آب مصرفی در زراعت ذرت گردید. ابراهیم و همکاران (2010) پاسخ گندم به سطوح مختلف کمپوست و کود دامی را بررسی و گزارش کردند که مصرف کود دامی و کمپوست ارتفاع گیاه، تعداد پنجه در بوته، ارتفاع سنبله و عملکرد کاه و دانه گندم را نسبت به تیمار شاهد به­طور معنی‌داری افزایش داد. آنان این افزایش را به بهبود ویژگی­های فیزیکی و شیمیایی خاک و افزایش فراهمی عناصر غذایی بر اثر کاربرد کودهای آلی نسبت دادند.

با توجه به کمبود مواد آلی و شرایط نامطلوب در اکثر مناطق کشور، انجام مطالعات روی پسماند­های آلی تولید شده در کشور و تلفیق آنها با کود­های شیمیایی، ضمن کاهش مصرف کود­های شیمیایی، باعث افزایش ماده آلی خاک­ها و کاهش خطرات زیست محیطی می­گردد (کلباسی 1375). همچنین برای تأمین غذای مورد نیاز جمعیت روزافزون کشور لازم است عملکرد گندم به­عنوان یک محصول استراتژیک افزایش یابد. در این راستا، تحقیق حاضر برای بررسی تأثیر مصرف کودهای آلی (کود دامی، لجن فاضلاب و کمپوست زباله شهری) و نیتروژن بر ویژگی­های رشد، عملکرد و کارایی مصرف آب در گندم رقم الوند انجام شد.

 

مواد و روش­ها

     این تحقیق در سال زراعی 1390-1389 در ایستگاه تحقیقاتی کرکج دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در شرایط مزرعه‌ای انجام شد. قبل از کشت گیاه، از خاک مزرعه نمونه مرکب تهیه کرده و بعد از هواخشک کردن و عبور از الک دو میلی­متری، ویژگی­های شیمیایی و فیزیکی خاک شامل بافت (بویکاس 1962)، pH گل اشباع و  EC عصاره اشباع (مک­لین 1982)، درصد کربن آلی (نلسون و سامرز 1982)، درصد کربنات کلسیم معادل (ریچاردز 1969)، نیتروژن کل (جونز 2001)، فسفر قابل­جذب (اولسن و سامرز 1982)، پتاسیم قابل­جذب (گوپتا 2000) و آهن، منگنز، روی و مس قابل­جذب (لیندسی و نورول 1978) اندازه­گیری شد. کودهای آلی مورد استفاده در این تحقیق شامل لجن­فاضلاب، کمپوست زباله شهری و کود دامی بود که به­ترتیب از تصفیه­خانه فاضلاب شهر تبریز، کارخانه تولید کود آلی شهرداری تبریز و ایستگاه تحقیقات خلعت­پوشان دانشکده کشاورزی تبریز تهیه شدند. کودهای آلی از الک دو میلی­متری عبور داده شد و ویژگی‌های­ شیمیایی آنها تعیین گردید (ولف و واتسون 2003).

مزرعه مورد نظر در اردیبهشت ­ماه سال 1389 شخم گردید و در دو سال قبل نیز آیش بود. در اواخر شهریور ماه مزرعه مذکور آبیاری شد و پس از رسیدن رطوبت خاک به حدود ظرفیت مزرعه، دیسک زده شد. سپس آزمایشی در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با 15 تیمار و 3 تکرار در زمینی به مساحت 300 متر مربع انجام شد. تیمارها شامل شاهد (بدون مصرف کود آلی و نیتروژن)، کود اوره (kg/ha150)، کود اوره (kg/ha300)، لجن فاضلاب شهری (t/ha30)، لجن فاضلاب شهری (t/ha60)، کمپوست زباله شهری (t/ha30)، کمپوست زباله شهری (t/ha60)، کود دامی (t/ha30)، کود دامی (t/ha60)، لجن فاضلاب شهری (t/ha30)+50% کود اوره، لجن فاضلاب شهری (t/ha30)+50% کود اوره، کمپوست زباله شهری (t/ha30)+50% کود اوره، کمپوست زباله شهری (t/ha60)+50%  کود اوره، کود دامی (t/ha30) + 50% کود اوره، کود دامی (t/ha60)+50% کود اوره بودند.

 تمام کودهای آلی و kg/ha150 کود اوره چند روز قبل از کشت به­طور یکنواخت به سطح خاک مزرعه داده شد و با بیل تا عمق 25 سانتی­متری به­خوبی با خاک مخلوط شد. بقیه کود نیتروژن در مراحل پنجه­زنی و خوشه­دهی گیاه مصرف شد. برای مصرف یکنواخت کود اوره در داخل کرت‌ها، کود اوره در حجم معینی آب حل شده و با آب­پاش به‌طور یکنواخت در هر کرت پخش گردید سپس آبیاری شد. آزمایش 45 کرت داشت و مساحت هر کرت 8/3 مترمربع بود. طول هر کرت 2 متر و عرض آن 9/1 متر بود. فاصله بین کرت­ها 50 سانتی­متر، فاصله بین بلوک­ها یک متر و فاصله ردیف­های کاشت 20 سانتی­متر بود. دور هر کرت پشته­ای به ارتفاع 10 سانتی­متر ایجاد گردید تا آب آبیاری و بارندگی از کرت خارج نشود. تعداد 500 بذر گندم (رقم الوند) در هر مترمربع کرت در اوایل مهر ماه به­صورت ردیفی کاشته شد و سپس آبیاری کرت­ها به‌صورت کنترل شده و با استفاده از یک کنتور و به­طور یکسان برای همه کرت­ها انجام گرفت. آب آبیاری مورد استفاده در آزمایشگاه تجزیه و ویژگی­های شیمیایی آن تعیین گردید (گوپتا 2000). شاخص کلروفیل برگ‌ها در وسط دوره رشد گیاه با استفاده از دستگاه کلروفیل­سنج[1] تعیین گردید. برداشت گیاه در پایان دوره رشد و پس از رسیدگی فیزیولوژیک، بعد از حذف اثر حاشیه­ای کرت­ها، در نیم مترمربع وسط کرت­ها انجام شد و عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در هر سنبله، وزن هزار دانه، طول سنبله، ارتفاع گیاه و تعداد برگ در بوته گندم اندازه­گیری شد. شاخص برداشت از تقسیم عملکرد اقتصادی (عملکرد دانه) بر عملکرد کل (عملکرد بیولوژیک) بدست آمد. حجم آب آبیاری مصرفی در هر بار آبیاری با استفاده از کنتور تعیین و یادداشت شد. آمار هواشناسی از جمله میزان بارندگی در طول دوره رشد نیز از ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه تبریز تهیه گردید.

برای هر کرت، میزان کل آب مصرف شده (مجموع آب آبیاری و بارندگی) و عملکرد بیولوژیک تعیین گردید و از تقسیم کل آب مصرف شده بر عملکرد بیولوژیک، کارآیی مصرف آب محاسبه گردید (کرامر 1983). تجزیه آماری داده­ها با استفاده از نرم­افزار MSTATC انجام شد. ابتدا آزمون نرمال بودن داده­ها انجام و از تبدیل مناسب برای داده­های غیرنرمال استفاده شد. سپس مقایسه میانگین­ها با آزمون LSD در سطح احتمال پنج درصد انجام شد و نمودارها با استفاده از نرم­افزار Excel رسم گردید.

 

نتایج و بحث

     برخی ویژگی­های فیزیکی و شیمیایی خاک مزرعه در جدول 1 ارائه شده است. pH خاک در محدوده خنثی تا قلیایی قرار داشت. با توجه به جدول 1، غلظت فسفر و پتاسیم قابل‌جذب خاک برای گندم بیشتر از سطح بحرانی بود (ملکوتی 1379). تاندون (1995)، حد بحرانی آهن قابل‌جذب گیاه گندم در خاک را 4/4 میلی­گرم بر کیلوگرم گزارش کردند که با توجه به این نتایج، غلظت آهن در خاک مورد آزمایش کمتر از حد بحرانی قرار داشت. ملکوتی (1379) حد بحرانی روی، مس و منگنز را در خاک برای گندم، به­ترتیب 1، 5/0 و 6/4 میلی­گرم بر کیلوگرم گزارش کرد که با توجه به جدول 1، غلظت­های عناصر مذکور در خاک بیشتر از حد بحرانی بود. حد مجاز استاندارد غلظت سرب و کادمیوم در کود­های آلی به­ترتیب 300 و 39 میلی­گرم بر کیلوگرم بود (بی­نام 1993). با توجه به جدول 2، غلظت این دو عنصر در هر سه کود کمتر از این حد بود و این مواد از نظر سمیت فلزات سنگین خطری نداشتند.

 

جدول 1- برخی ویژگی­های فیزیکی و شیمیایی خاک مزرعه

Zn

Cu

Mn

Fe

P

K

Na

ECe

pHe

OM

CCE

رس

شن

کلاس بافت

(mg/kg)

(dS/m)

 

(%)

1

7/1

9/9

3/3

27

9/835

195

39/1

7/7

32/1

78/9

5/18

8/49

لوم

:OM ماده­آلی،   CCE: کربنات کلسیم معادل

 

جدول 2- برخی ویژگی­های شیمیایی کود­های آلی مورد استفاده

 

pH(1:2)

(v/v)

EC(1:2)

(dS/m) (v/v)

OM

OC

N

C/N

(%)

کود دامی

5/8

5/13

7/30

8/17

95/0

7/18

لجن فاضلاب

1/7

4/12

3/19

2/11

20/1

3/9

کمپوست زباله شهری

4/7

2/17

1/18

5/10

60/0

5/17

 

جدول 3- غلظت کل عناصر در کود­های آلی مورد استفاده

 

P

Mg

Ca

K

Na

 

Fe

Cu

Zn

Mn

Cd

Pb

(mg/g)

(mg/kg)

کود دامی

6/9

4/21

8/12

5/22

9/6

5149

9/38

101

148

7/9

3/94

لجن فاضلاب

7/8

2/56

0/28

6/5

9/2

11972

9/303

3276

322

2/13

0/163

کمپوست

5/6

4/13

8/6

0/7

7/7

13621

9/306

245

262

5/10

7/130

 

جدول4- غلظت عناصر قابل­جذب در کود­های آلی مورد استفاده

 

P

K

Ca

Mg

Na

 

Fe

Cu

Zn

Mn

Cd

Pb

(mg/g)

(mg/kg)

کود دامی

87/0

8/10

5/3

4/1

2/3

1850

5/33

2/27

185

4/0

5/8

لجن فاضلاب

65/0

1/2

4/9

7/2

3/1

2690

6/202

2/657

204

7/0

9/15

کمپوست

54/0

3/3

8/0

0/1

7/3

2760

4/204

0/51

273

4/0

4/11

 

جدول 5- نتایج تجزیه شیمیایی آب آبیاری مورد استفاده

عنصر

K

P

Ca

Mg

Fe

Mn

Zn

Cu

Na

pH

EC(dS/m)

غلظت(mg/L)

3/4

05/0

0/42

0/11

10/0

00/0

60/0

00/0

5/3

7/7

49/0

 

 

 

کارآیی مصرف آب

             با مصرف 150 و 300 کیلوگرم کود اوره در هکتار، کارآیی مصرف آب نسبت به تیمار شاهد به­طور معنی­داری افزایش یافت ولی میان دو سطح 150 و 300 کیلوگرم در هکتار اوره، از لحاظ کارآیی مصرف آب تفاوت معنی­داری وجود نداشت. کاربرد هر سه کود آلی و در هر دو سطح 30 و 60 تن در هکتار آنها کارآیی مصرف آب را نسبت به تیمار شاهد به­طور معنی­داری افزایش داد. تلفیق هر سه کود آلی و در هر دو سطح 30 و 60 تن در هکتار آنها با 150 کیلوگرم اوره سبب افزایش معنی­دار کارایی مصرف آب گردید. تیمار­های 60 تن در هکتار کود دامی+50% کود اوره، 60 تن در هکتار لجن فاضلاب+ 50% کود اوره، کارآیی مصرف آب را نسبت به تیمار­های کود اوره به­طور معنی­داری افزایش دادند (شکل 1).

 

 

شکل 1- تأثیر تیمار­های کودی مختلف بر کارآیی مصرف آب

 

 

عملکرد دانه

 مصرف کود اوره باعث افزایش عملکرد دانه نسبت به تیمار شاهد شد ولی میان دو سطح 150 و 300 کیلوگرم اوره در هکتار تفاوت معنی­داری وجود نداشت (شکل 2). به­نظر می­رسد که در این آزمایش نیاز نیتروژنی گیاه در سطح 150 کیلوگرم اوره در هکتار تأمین شده و افزایش بعدی نیتروژن تأثیر معنی­داری بر عملکرد دانه نداشته است. مصرف کود­های آلی به تنهایی، عملکرد دانه را نسبت به تیمار شاهد به­طور معنی­داری افزایش داد ولی افزایش سطح کود­های آلی از 30 به 60 تن در هکتار تأثیر معنی­داری بر عملکرد دانه گندم نداشت. تلفیق کود­ دامی، لجن فاضلاب و کمپوست زباله شهری با نیتروژن عملکرد دانه را بیشتر از کود اوره و کاربرد کود­های آلی به تنهایی، افزایش داد. بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار تلفیقی 60 تن کود دامی در هکتار با 50 درصد کود نیتروژن بود که نسبت به تیمار شاهد، عملکرد دانه را 70% افزایش داد (شکل 2).

تحلیل رگرسیون چندگانه با روش گام به گام (عملکرد دانه به­عنوان متغیر وابسته و وزن هزار دانه، تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله، شاخص کلروفیل برگ‌ها، تعداد برگ در بوته، ارتفاع گیاه و طول سنبله به­عنوان متغیرهای مستقل) نشان داد که فقط وزن هزار دانه در مدل رگرسیونی وارد گردید و میان عملکرد دانه (GY) بر حسب کیلوگرم بر هکتار و وزن هزار دانه (TSW) بر حسب گرم رابطه خطی 377/31 - (TSW) 383/11GY= با  **807/0r= وجود داشت که نشان می­دهد با افزایش وزن هزار دانه عملکرد دانه گندم نیز افزایش یافته است. با این حال، میان عملکرد دانه و تمامی صفات مذکور همبستگی­های مستقیم معنی­داری وجود داشت (جدول 9).

 

عملکرد بیولوژیک

 نتایج نشان داد که افزودن 150 و 300 کیلوگرم اوره در هکتار عملکرد بیولوژیک را نسبت به شاهد به طور معنی­داری افزایش داد ولی میان دو تیمار 150 و 300 کیلوگرم اوره در هکتار از نظر اثر بر عملکرد بیولوژیک تفاوت معنی­داری وجود نداشت. مصرف30 تن لجن فاضلاب شهری، کمپوست زباله شهری و کود دامی در هکتار، عملکرد بیولوژیک گندم را نسبت به تیمار شاهد به­طور معنی­داری افزایش داد ولی افزایش سطح آنها از 30 به 60 تن در هکتار، تأثیر معنی­داری بر عملکرد بیولوژیک نداشت. مصرف تلفیقی کود­های آلی و نیتروژن، عملکرد بیولوژیک را نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی­داری داد. تیمار 60 تن کود دامی در هکتار همراه با 50% کود اوره در مقایسه با تیمار شاهد، عملکرد بیولوژیک را 45 درصد افزایش داد (جدول 6).

تحلیل رگرسیون چندگانه با روش گام به گام (عملکرد بیولوژیک به­عنوان متغیر وابسته و وزن هزار دانه، تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله، شاخص کلروفیل برگ‌ها، تعداد برگ در بوته، ارتفاع گیاه و طول سنبله به­عنوان متغیرهای مستقل) نشان داد که فقط ارتفاع گیاه در مدل رگرسیونی وارد گردید و میان عملکرد بیولوژیک (BY) بر حسب kg/ha و ارتفاع گیاه (H) برحسب cm رابطه خطی 652/9859 - (H) 835/238BY= با **883/0r=  وجود داشت که نشان می­دهد با افزایش ارتفاع گیاه عملکرد بیولوژیک گندم نیز افزایش یافته است. با این حال، میان عملکرد بیولوژیک و تمامی صفات مذکور همبستگی­های مستقیم معنی­داری وجود داشت (جدول 9).

 

 

 

شکل 2- تأثیر تیمار­های کودی مختلف بر عملکرد دانه

 

 

شاخص برداشت

           مصرف کود اوره در هر دو سطح 150 و 300 کیلوگرم در هکتار بر شاخص برداشت اثر معنی­داری نداشت. در بین تیمار­هایی که فقط کود­ آلی دریافت کرده بودند، تیمار­های 30 تن در هکتار کمپوست زباله شهری و 60 تن در هکتار کود دامی شاخص برداشت را نسبت به تیمار شاهد به­طور معنی­داری افزایش دادند. تلفیق کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب در هر دو سطح 30 و 60 تن در هکتار آنها و کود دامی در سطح 30 تن در هکتار با 150 کیلوگرم اوره، اثر معنی­داری بر شاخص برداشت نداشت ولی تلفیق 60 تن کود دامی در هکتار با 150 کیلوگرم اوره به­طور معنی­داری شاخص برداشت را افزایش داد. بیشترین شاخص برداشت در تیمار تلفیقی60 تن کود دامی در هکتار +50% کود اوره مشاهده شد (جدول6).

 

شاخص کلروفیل برگ‌ها

           مصرف کود اوره، کود دامی، لجن فاضلاب و کمپوست زباله شهری شاخص کلروفیل برگ‌ها را به­طور معنی­داری نسبت به شاهد افزایش دادند. افزایش سطح کود اوره از 150 کیلوگرم به 300 کیلوگرم در هکتار باعث افزایش شاخص کلروفیل برگ‌ها شد. اثر مصرف کود دامی و کمپوست زباله شهری بر شاخص کلروفیل برگ‌ها در سطح 30 تن در هکتار معنی­دار نبود ولی در سطح 60 تن در هکتار به­طور معنی­داری شاخص کلروفیل برگ‌ها را افزایش داد. مصرف لجن فاضلاب در هر دو سطح 30 و 60 تن در هکتار به­طور معنی­داری شاخص کلروفیل برگ‌ها را افزایش داد ولی میان دو سطح 30 و 60 تن در هکتار تفاوت معنی­داری وجود نداشت. تیمار­های تلفیقی (کودهای آلی با 50 درصد اوره)، در مقایسه با تیمار­هایی که فقط کود آلی دریافت کرده بودند، شاخص کلروفیل برگ‌ها را افزایش دادند ولی این افزایش در سطح 30 تن لجن فاضلاب و کود دامی از لحاظ آماری معنی­دار نبود. بیشترین شاخص کلروفیل برگ‌ها در تیمار­ تلفیق 60 تن لجن فاضلاب بر هکتار با 50% کود اوره مشاهده گردید. این تیمار­ شاخص کلروفیل برگ‌ها را 87 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش داد (جدول6).

 

 

جدول6 - مقایسه میانگین­های عملکرد بیولوژیک، شاخص کلروفیل و شاخص برداشت در تیمارهای کودی مختلف

تیمار

عملکرد بیولوژیک (kg/ha)

شاخص کلروفیل

شاخص برداشت

شاهد

g93±4950

f67/0±24/27

d004/0±25/0

کود اورهkg/ha)  150)

def177±6898

de38/1±29/35

bcd017/0±29/0

کود اورهkg/ha)  300)

c-f437±7372

bc99/1±05/41

bcd003/0±29/0

کمپوست زباله شهری  ( t/ha30)

fg484±6390

ef18/2±16/31

bc020/0±31/0

کمپوست زباله شهری t/ha)60)

ef318±6589

cd67/0±45/38

bcd020/0±3/0

لجن فاضلاب شهری t/h) 30)

b-f346±7491

cd45/1±20/38

d012/0±25/0

لجن فاضلاب شهری  t/ha)60)

a-e580±7921

de00/1±67/35

cd020/0±26/0

کود دامی (  t/ha30)

c-f681±7169

ef29/0±22/31

bcd008/0±3/0

کود دامی  t/ha)60)

c-f408±7359

cd24/1±73/39

b023/0±32/0

کمپوست زباله شهری ( t/ha30)+50% اوره

abc408±8486

bc45/1±20/38

b023/0±33/0

کمپوست زباله شهری  t/ha)60)+50% اوره

a-f135±7739

bc78/2±83/42

b009/0±32/0

لجن فاضلاب شهری (  t/ha30)+50% اوره

c-f249±7214

ab33/3±41/45

bcd008/0±29/0

لجن فاضلاب شهری t/ha)60)+50% اوره

ab1047±8966

a59/1±70/48

b025/0±32/0

کود دامی (  t/ha30)+50% اوره

a-d1343±8268

bc95/1±21/43

b005/0±32/0

کود دامی  t/ha)60)+50% اوره

a932±8988

bc78/2±83/42

a023/0±32/0

در هر ستون، میانگین­های دارای حداقل یک حرف لاتین مشترک، در سطح احتمال پنج درصد با آزمون LSD تفاوت معنی‌داری ندارند.

 

 

تعداد سنبله در مترمربع

 افزودن 150 کیلوگرم کود اوره در هکتار، تفاوت معنی­داری با تیمار شاهد از نظر تعداد سنبله در مترمربع نداشت ولی با افزودن 300 کیلوگرم اوره در هکتار، تعداد سنبله در مترمربع به­طور معنی­داری افزایش یافت. در مورد تیمار­های کود آلی به تنهایی، به جز تیمار 60 تن کمپوست زباله شهری در هکتار و 60 تن لجن فاضلاب در هکتار، بقیه تیمار­ها نسبت به شاهد تفاوت معنی­داری نداشتند. افزایش سطح کود­های آلی از 30 به 60 تن در هکتار تأثیر معنی­داری بر تعداد سنبله در متر مربع نداشت. با تلفیق کود­های آلی و نیتروژن تعداد سنبله در مترمربع به­طور قابل­توجهی افزایش یافت. این افزایش از 138 سنبله در مترمربع در تیمار شاهد، به 250 سنبله در مترمربع در تیمارهای 30 تن لجن فاضلاب + 50% اوره و 60 تن کود دامی + 50% کود اوره رسید (جدول 7).

تعداد دانه در سنبله

 نتایج نشان داد که تیمار­های 150 و 300 کیلوگرم اوره در هکتار، از نظر تعداد دانه در سنبله تفاوت معنی­داری با شاهد و با یکدیگر نداشتند. در بین تیمار­های کود آلی به تنهایی، تیمار­های 30 تن لجن فاضلاب و 30 تن کود دامی در هکتار با شاهد تفاوت معنی­داری نداشتند. همچنین افزایش سطح کود­های آلی از 30 به 60 تن در هکتار، بر تعداد دانه در سنبله معنی­دار نبود. تمام تیمار­های تلفیقی با شاهد و تیمار­های کود اوره تفاوت معنی­داری داشتند. در بین تیمار­های تلفیقی، به­جز تیمار 30 تن کمپوست زباله شهری در هکتار + 50% اوره، بقیه تیمار­ها تعداد دانه در سنبله را نسبت به مصرف تنهای کود­ها افزایش معنی­داری دادند (جدول7).

 

وزن هزار دانه

 مقایسه میانگین­ها نشان داد که با مصرف کود اوره وزن هزاردانه نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی­داری نداشت. همچنین، بین دو سطح کود اوره از نظر اثر بر وزن هزار دانه تفاوت معنی­­داری مشاهده نشد (جدول7). با این حال، تجزیه رگرسیون خطی نشان داد که میان وزن هزاردانه (TSW) بر حسب گرم و سطح کود اوره (N) بر حسب کیلوگرم بر هکتار رابطه خطی 426/39 + (N) 0144/0TSW= با *9998/0r=  وجود داشت که نشان می­دهد با مصرف کود اوره وزن هزار دانه افزایش یافت. مصرف کود­های آلی به تنهایی وزن هزار دانه را نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند ولی افزایش سطح کود­های آلی از 30 به 60 تن در هکتار، تأثیر معنی­داری بر وزن هزار دانه نداشت. استفاده از نظام تغذیه تلفیقی کود­های آلی با نیتروژن، وزن هزار دانه را نسبت به شاهد افزایش داد (جدول7). در بین تیمار­های تلفیقی، به­جز تیمار­های 30 تن در هکتار کمپوست زباله شهری + 50% اوره و 30 تن در هکتار لجن فاضلاب + 50% اوره، بقیه تیمار­ها وزن هزار دانه را نسبت به مصرف این کود­ها به­تنهایی به­طور معنی­داری افزایش دادند. بیشترین وزن هزار دانه مربوط به تیمار 60 تن کود دامی در هکتار + 50% کود اوره بود.این تیمار، وزن هزار دانه را در مقایسه با تیمار شاهد بیش از 30% افزایش داد (جدول 7).

 

ارتفاع گیاه

 نتایج نشان داد که همه تیمار­ها نسبت به شاهد ارتفاع گیاه را افزایش دادند ولی تیمار 300 کیلوگرم اوره در هکتار، تفاوت معنی­داری با تیمار 150 کیلوگرم اوره در هکتار نداشت. مصرف کود­های آلی به تنهایی،  ارتفاع گیاه را نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی­داری دادند ولی افزایش سطح کود آلی از 30 به 60 تن  در هکتار، از نظر آماری اثر معنی­داری بر ارتفاع گیاه نداشت. تلفیق کود­های آلی با نیتروژن، ارتفاع گیاه را نسبت به شاهد به­طور معنی­داری افزایش داد ولی در بین کود­های آلی فقط تلفیق کود دامی با نیتروژن ارتفاع گیاه را نسبت به مصرف این کود به­تنهایی به­طور معنی­داری افزایش داد. بیشترین ارتفاع گیاه مربوط به تیمار تلفیقی 60 تن بر هکتار کود دامی با 50 درصد کود اوره بود. این تیمار ارتفاع گیاه را نسبت به تیمار شاهد حدود 10% افزایش داد (جدول 8).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول7 - مقایسه میانگین­های تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه در تیمار­های کودی مختلف

 

تیمار

تعداد سنبله در متر مربع

تعداد دانه در سنبله

وزن هزار دانه (g)

شاهد

d90/2±137

e95/1±33/35

g54/0±39/39

کود اورهkg/ha)  150)

cd46/3±148

de74/0±41/38

fg49/0±65/41

کود اورهkg/ha)  300)

c29/5±160

cde82/0±33/39

efg78/1±73/43

کمپوست زباله شهری  ( t/ha30)

cd30/2±144

bcd58/1±83/40

efg48/0±61/42

کمپوست زباله شهری t/ha)60)

c11/6±162

bcd79/0±58/41

efg36/0±05/45

لجن فاضلاب شهری t/h) 30)

cd33/3±147

de15/1±50/38

def37/1±39/43

لجن فاضلاب شهری  t/ha)60)

c00/7±164

bcd72/1±83/41

cde05/1±81/46

کود دامی(  t/ha30)

cd90/2±155

cde50/0±75/39

cde47/1±44/44

کود دامی  t/ha)60)

cd52/3±156

bcd88/1±58/41

bcd57/2±46/46

کمپوست زباله شهری ( t/ha30)+50% اوره

ab32/8±230

ab00/3±00/46

def73/0±89/46

کمپوست زباله شهری  t/ha)60)+50% اوره

ab66/4±239

a82/3±91/47

bc45/2±78/50

لجن فاضلاب شهری (  t/ha30)+50% اوره

a54/11±250

abc52/0±75/44

cde57/2±61/46

لجن فاضلاب شهری t/ha)60)+50% اوره

ab00/15±242

a43/0±50/47

b16/2±48/52

کود دامی (  t/ha30)+50% اوره

b18/14±226

ab00/4±25/45

b62/0±43/48

کود دامی  t/ha)60)+50% اوره

a61/13±250

a44/0±03/49

a75/1±29/57

در هر ستون، میانگین­های دارای حداقل یک حرف لاتین مشترک، در سطح احتمال پنج درصد با آزمون LSD تفاوت معنی‌داری ندارند

 

جدول 8 - مقایسه میانگین­های ارتفاع گیاه، تعداد برگ در بوته، طول سنبله و قطر ساقه در تیمار­های کودی مختلف

تیمار

ارتفاع گیاه (cm)

تعداد برگ در بوته

   طول سنبله(cm)

قطر ساقه(mm)

شاهد

e97/0±40/63

e16/0±91/35

g11/0±37/10

h         02/0±60/3

کود اورهkg/ha)  150)

cd30/2±70/70

d38/0±00/40

efg44/0±89/10

g    01/0±78/3

کود اورهkg/ha)  300)

bcd27/2±25/72

bc30/2±41/43

cd10/0±62/11

f    05/0±88/3

کمپوست زباله شهری  ( t/ha30)

cd39/1±46/70

cd52/0±75/40

fg10/0±74/10

f    03/0±92/3

کمپوست زباله شهری t/ha)60)

bcd93/1±38/72

cd67/1±66/42

def21/0±24/11

d    05/0±98/3

لجن فاضلاب شهری t/h) 30)

bcd18/1±34/73

d36/0±75/39

c-f17/0±37/11

g    04/0±86/3

لجن فاضلاب شهری t/ha)60)

bcd03/0±15/72

cd06/1±08/42

bcd33/0±83/11

d   02/0±98/3

کود دامی ( t/ha30)

d03/3±56/69

bcd93/0±66/42

cde04/0±44/11

d    03/0±94/3

کود دامی t/ha)60)

cd25/1±43/70

bc04/1±66/43

cde25/0±49/11

007/0±05/4

کمپوست زباله شهری (t/ha30)+50% اوره

bcd07/1±36/74

cd72/0±75/41

bc10/0±96/11

06/0±04/4

کمپوست زباله شهری t/ha)60)+50% اوره

ab65/0±68/76

a79/0±16/47

ab50/0±41/12

a    02/0±19/4

لجن فاضلاب شهری ( t/ha30)+50% اوره

bcd32/3±66/73

ab23/2±41/45

cd05/0±63/11

c   02/0±04/4

لجن فاضلاب شهری  t/ha)60)+50% اوره

abc49/3±10/75

a38/0±50/47

ab57/0±34/12

b   02/0±13/4

کود دامی ( t/ha30)+50% اوره                                    

abc80/0±15/75

bc28/0±50/43

bcd05/0±89/11

ab  01/0±15/4

کود دامی t/ha)60)+50% اوره

a63/0±21/80

a60/0±08/48

a15/0±67/12

ab  03/0±15/4

در هر ستون، میانگین­های دارای حداقل یک حرف لاتین مشترک، در سطح احتمال پنج درصد با آزمون LSD تفاوت معنی‌داری ندارند   

 

 

 

 

 

تعداد برگ در بوته

 کود نیتروژن بر تعداد برگ در بوته اثر معنی­داری داشت به­طوری­که تعداد برگ از 36 برگ در تیمار شاهد به 40 برگ در تیمار 150 کیلوگرم کود اوره در هکتار و 43 برگ در تیمار 300 کیلوگرم اوره در هکتار افزایش یافت. بین تیمار 300 کیلوگرم اوره در هکتار با تیمار­های کود آلی از نظر تعداد برگ در بوته به جز تیمار 30 تن در هکتار لجن فاضلاب، تفاوت معنی­داری وجود نداشت. مصرف کود­های آلی تعداد برگ در بوته را به­طور معنی­داری افزایش داد ولی افزایش سطح کود­های آلی از 30 به 60 تن در هکتار، بر تعداد برگ در بوته اثر معنی­داری نداشت. تأثیر تلفیق کود­های آلی با اوره بر تعداد برگ در بوته نسبت به مصرف کود اوره، در تیمار­های 30 تن کمپوست زباله شهری + 50% کود اوره، 60 تن لجن فاضلاب + 50% کود اوره و 60 تن کود دامی+ 50% کود اوره معنی­دار بود (جدول 8).

قطر ساقه در محل طوقه

 مصرف کود اوره و افزایش سطح آن باعث افزایش معنی­دار قطر ساقه در محل طوقه گردید. مصرف کود­های آلی قطر ساقه را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. همچنین، با افزایش سطح کودهای آلی از 30 به 60 تن در هکتار، قطر گیاه به­طور معنی­داری افزایش یافت. تلفیق کود‌های آلی با نیتروژن در تمام تیمار­ها نسبت به کاربرد کود­های آلی به­تنهایی، قطر ساقه را به­طور معنی­داری افزایش داد. از نظر قطر ساقه، تیمار 300 کیلوگرم اوره در هکتار با تیمار­های تلفیقی 30 تن کمپوست زباله شهری در هکتار + 50% کود اوره، 30 تن لجن فاضلاب + 50% کود اوره و 30 تن کود دامی در هکتار + 50% کود اوره تفاوت معنی­داری نداشت. بیشترین قطر ساقه در تیمار تلفیقی 60 تن در هکتار کمپوست زباله شهری +50% کود اوره مشاهده شد (جدول8).

 

طول سنبله

 تیمار 150 کیلوگرم اوره در هکتار از نظر طول سنبله تفاوت معنی­داری با تیمار شاهد نداشت ولی افزودن 300 کیلوگرم اوره در هکتار، سبب افزایش معنی­دار طول سنبله نسبت به تیمار شاهد گردید. در مورد استفاده از کود­های آلی به­تنهایی، همان­طور که در جدول 8 مشاهده می­شود، تیمار­های 30 و 60 تن کمپوست زباله شهری در هکتار و 30 تن لجن فاضلاب شهری در هکتار، از نظر طول سنبله تفاوت معنی­داری با تیمار 150 کیلوگرم در هکتار کود اوره نداشتند. مصرف تلفیقی کود­های آلی و نیتروژن، طول سنبله گندم را نسبت به تیمار شاهد به­طور معنی­داری افزایش داد. همچنین، در مورد تیمار­های تلفیقی، در سطح 30 تن در هکتار کود آلی، هیچ یک از تیمار­ها از نظر آماری تفاوتی با تیمار 300 کیلوگرم در هکتار کود اوره نداشتند ولی در سطح 60 تن در هکتار، تلفیق هر یک از سه کود آلی با اوره، سبب افزایش معنی­دار طول سنبله نسبت به کود اوره به­تنهایی گردید (جدول 8).

همبستگی­های میان صفات مورد مطالعه: جدول 9 نشان می­دهد که میان تمامی صفات مورد مطالعه همبستگی­های معنی­داری وجود داشت.

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 9- ضرایب همبستگی میان صفات مورد مطالعه

 

1

2

3

4

5

6

7

8

9

1- عملکرد دانه

1

 

 

 

 

 

 

 

 

2- عملکرد بیولوژیک

**663/0

1

 

 

 

 

 

 

 

3- وزن هزاردانه

**807/0

**845/0

1

 

 

 

 

 

 

4- تعداد سنبله در مترمربع

*603/0

**710/0

**820/0

1

 

 

 

 

 

5- تعداد سنبلچه در سنبله

*619/0

**740/0

**791/0

**911/0

1

 

 

 

 

6- تعداد دانه در سنبله

**726/0

**820/0

**921/0

**926/0

**893/0

1

 

 

 

7- تعداد برگ در بوته

**671/0

**778/0

**894/0

**784/0

**700/0

**871/0

1

 

 

8- شاخص کلروفیل برگ‌ها

**674/0

**867/0

**842/0

**939/0

**739/0

**849/0

**851/0

1

 

9- ارتفاع گیاه

**785/0

**883/0

**871/0

**781/0

**810/0

**873/0

**839/0

**879/0

1

 

 

بحث کلی

به­طور کلی، مصرف کود اوره سبب افزایش وزن هزار دانه، تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، کارایی مصرف آب، شاخص کلروفیل برگ‌ها، ارتفاع گیاه، تعداد برگ در بوته، قطر ساقه و طول سنبله نسبت به شاهد گردید ولی این افزایش در مورد تعداد دانه در سنبله از لحاظ آماری معنی­دار نبود. سینگ و همکاران (2003) و یادو و همکاران (2002) نیز گزارش دادند که نیتروژن بر واکنش‌های بیوشیمیایی، شدت فتوسنتز، افزایش دوره رویش و تجمع ماده خشک بیشتر در اندام­های هوایی و در نتیجه بر اجزای عملکرد گندم مؤثر است. امام و همکاران (1388) دریافتند که با مصرف نیتروژن، ارتفاع و وزن خشک گندم افزایش یافت. شهسواری و صفاری (1384) نیز در یک مطالعه مزرعه­ای افزایش وزن خشک بخش هوایی گندم بر اثر مصرف اوره را گزارش دادند. آنان بیان داشتند که مصرف نیتروژن تا حدی که مقدار آن در خاک برای رفع نیاز گیاه طی مراحل رشد و نمو گیاه کافی باشد، باعث افزایش عملکرد دانه می­شود و مقادیر بیشتر تأثیر معنی­داری بر عملکرد دانه نخواهد داشت. مجیدیان و همکاران (1387) مشاهده کردند که مصرف نیتروژن باعث افزایش عملکرد و کارآیی مصرف آب گیاه ذرت گردید. رمضانی و آساد (1387) گزارش دادند که وزن هزار دانه نشان­دهنده وضعیت و طول دوره زایشی هر گیاه است و با آغاز گلدهی و مشخص شدن تعداد دانه در بوته، دانه­ها شروع به دریافت و ذخیره مقادیری از مواد فتوسنتزی می­نمایند. آنان بیان داشتند که به­دلیل تابعیت بیشتر وزن هزار دانه از عوامل ژنتیکی نسبت به عوامل محیطی، افزایش سطح کود اوره تأثیری در بیشتر شدن وزن هزار دانه گیاه جو نداشت.

شاخص کلروفیل عددی است که دستگاه کلروفیل­سنج ارائه می­کند و این عدد با غلظت کلروفیل برگ‌های گیاه رابطه مستقیم دارد. مزیت آن این است که سریع و بدون تخریب برگ‌ها، اطلاعاتی از وضعیت کلروفیل برگ‌ها و شدت فتوسنتز آنها ارائه می­دهد. افزایش شاخص کلروفیل برگ‌ها بر اثر مصرف کود اوره را می­توان به شرکت داشتن چهار اتم نیتروژن در ساختمان هر ملکول کلروفیل نسبت داد (هاولین و همکاران 1999، مارشنر 2003). افزایش غلظت کلروفیل سبب افزایش شدت فتوسنتز و تولید کربوهیدرات‌ها می­شود که سبب افزایش وزن هزاردانه، تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله، تعداد برگ در بوته و طول سنبله می­شود (جدول 9). افزایش صفات مذکور سبب افزایش عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه می­گردد. با توجه به مصرف آب یکسان در تیمارهای مختلف، افزایش کارایی مصرف آب بر اثر مصرف کود اوره را می­توان به افزایش عملکرد دانه نسبت داد.

دلیل دیگر برای رشد بهتر گیاه با مصرف کود اوره کاهش pH خاک است. آسینگ و همکاران (2008) مشاهده کردند تا چهار روز پس از افزودن کود اوره، pH خاک افزایش و پس از آن کاهش یافت. افزایش اولیه pH به­دلیل هیدرولیز اوره و تولید کربنات آمونیوم بود و کاهش بعدی آن، بر اثر انجام فرآیند نیترات­سازی بود. دلیل دیگر برای کاهش pH خاک این است که ریشه گیاه با جذب یونهای NH4+ حاصل از هیدرولیز اوره، برای حفظ خنثی بودن بار الکتریکی در داخل و پیرامون ریشه، H+ بهریزوسفر آزاد می­کند که سبب اسیدی شدن آن می­گردد. این کاهش pH خاک سبب افزایش فراهمی عناصر غذایی مختلف از جمله فسفر، روی، آهن، منگنز، مس و غیره می­گردد (مارشنر 2003). در نتیجه، بهبود تغذیه گیاه سبب افزایش رشد، عملکرد و کارایی مصرف آب در گیاه می­گردد.

نتایج نشان داد که مصرف کود­های آلی به تنهایی و همراه با کود اوره، کارآیی مصرف آب را افزایش داد. این افزایش را می­توان به افزایش سرعت نفوذ و ظرفیت نگهداری آب در خاک، تعدیل دمای خاک، افزایش رشد ریشه و جذب مواد غذایی به­وسیله گیاه و همچنین افزایش رشد گیاه با مصرف کود­های آلی و در نتیجه افزایش کارایی مصرف آب نسبت داد (عباسی و نجفی 1390). مجیدیان و همکاران (1387) اظهار داشتند که مصرف کود دامی به همراه کود شیمیایی باعث افزایش کارآیی مصرف آب می­گردد چون عملکرد را افزایش می­دهد بدون آنکه بر مصرف آب تأثیر زیادی داشته باشد. کارلن و کامپ (1985) بیان داشتند که کاربرد کود دامی در خاک باعث بهبود ویژگی­های فیزیکی خاک (افزایش تخلخل و ظرفیت نگهداری آب در خاک، بهبود ساختمان خاک) و بهبود حاصلخیزی خاک شده و در نتیجه رشد محصول و کارآیی مصرف آب را افزایش می­دهد.

تیمارهای تلفیقی سبب افزایش ویژگی­های رشد و عملکرد گندم نسبت به شاهد و کودهای آلی و اوره به تنهایی گردید که با گزارش­های گاگنون و همکاران (1997)، شیرانی و همکاران (2002)، باسو و همکاران (2008) و یادو و همکاران (2002) مطابقت داشت.گاگنون و همکاران (1997) مشاهده کردند که با افزودن کود نیتروژن به کمپوست عملکرد دانه گندم افزایش یافت. در نظام تغذیه تلفیقی، وجود کود نیتروژن در مراحل اولیه رشد باعث افزایش رشد رویشی گندم می­گردد. در مراحل بعدی رشد، آزادسازی نیتروژن و دیگر عناصر غذایی بر اثر معدنی شدن کود­های آلی، موجب تقویت رشد زایشی گیاه می­شود. با مصرف کود اوره به همراه کودهای آلی، نسبت C/N تعدیل شده و سرعت معدنی شدن کود­های آلی افزایش می­یابد. از طرف دیگر، بر اثر تجزیه کودهای آلی، انواع اسیدهای آلی و ترکیبات کی­لیت کننده آزاد می­شود که سبب کاهش pH خاک و افزایش فراهمی عناصر غذایی در خاک می­گردد (هاولین و همکاران 1999). در نتیجه، عناصر غذایی مورد نیاز گیاه در طول دوره رشد به­طور مطلوب تأمین شده و رشد گیاه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه نیز به­دلیل تغذیه مطلوب افزایش می­یابد. همچنین، در نظام تغذیه تلفیقی، عملکرد بیولوژیک به­دلیل افزایش اجزای رویشی (برگ و ارتفاع) و زایشی (تعداد دانه و وزن هزار دانه) در مقایسه با فقط تیمارهای آلی یا شیمیاییافزایش می­یابد. به­نظر می­رسد افزایش عملکرد دانه در تیمار­های تلفیقی و تیمار­هایی که فقط کود آلی دریافت کرده بودند نسبت به تیمار شاهد به­علت بیشتر بودن غلظت کل و قابل­جذب عناصر غذایی در کود­های آلی نسبت به خاک می­باشد (جدول­های 1 تا 4). بررسی منتلر و همکاران (2002) نیز نشان داد که مصرف تلفیقی کود­های دامی با کود شیمیایی، باعث افزایش وزن هزار دانه ذرت گردید. آنان علت این افزایش را به اثرات مفید کود دامی در افزایش رشد ریشه، عرضه مناسب عناصر غذایی، افزایش سهم برگ و بهبود شدت فتوسنتز و تسهیم بهتر مواد در دانه­ها نسبت دادند. افزایش شاخص کلروفیل برگ‌ها، ارتفاع گیاه، تعداد برگ در بوته و قطر ساقه در تیمار­هایی که کود آلی دریافت کرده بودند را نیز می­توان به غلظت بیشتر نیتروژن، منیزیم، منگنز، آهن و غیره در کود­های آلی مورد استفاده نسبت به خاک مربوط دانست (جدول­های 1 تا 4). افزایش ارتفاع گندم با کاربرد تلفیقی کود­های آلی و شیمیایی توسط رامشوار و سینک (1998) و سینگ و همکاران (2003) نیز گزارش شده است.

به­طور کلی، با مصرف کود­های آلی و دامی میزان فشردگی خاک کاهش و میزان تخلخل آن افزایش می­یابد که موجب بهبود ساختمان خاک، افزایش تهویه و ظرفیت نگهداری آب در خاک می­شود. بدین ترتیب میزان آب قابل استفاده گیاه در خاک نیز افزایش می­یابد. مجموعه عوامل مذکور باعث می­شود تا رشد و گسترش ریشه و جذب عناصر غذایی افزایش یافته و رشد عمومی گیاه بهبود یابد (گاش و همکاران 2004، بلایز و همکاران 2005).

شاخص برداشت نیز بیانگر چگونگی تسهیم مواد پرورده بین اندام­های رویشی گیاه و دانه است. تغییرات شاخص برداشت وابستگی زیادی به تغییرات عملکرد دانه دارد. بر اساس فرمول شاخص برداشت (نسبت عملکرد اقتصادی به عملکرد بیولوژیک) هر عاملی که باعث شود عملکرد دانه بیشتر از وزن خشک کل تحت تأثیر قرار گیرد، باعث تغییر شاخص برداشت می­شود (مجیدیان و همکاران 1387). معنی­دار نبودن اثر کود اوره بر شاخص برداشت نشان دهنده این است که با مصرف کود اوره عملکرد اقتصادی و عملکرد بیولوژیک به­طور متناسب زیاد شده­اند. افزایش معنی­دار شاخص برداشت در برخی تیمارهای دارای کودهای آلی (با و بدون کود اوره) نشان دهنده این است که این تیمارها عملکرد دانه را بیشتر از عملکرد بیولوژیک افزایش داده­اند. 

 

نتیجه­گیری کلی

          نتایج نشان داد که مصرف 150 و 300 کیلوگرم در هکتار اوره، ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد برگ در بوته، شاخص کلروفیل برگ‌ها، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و کارایی مصرف آب را نسبت به تیمار شاهد در سطح احتمال پنج درصد افزایش داد اما اثر معنی­داری بر تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله و شاخص برداشت نداشت. تجزیه رگرسیون خطی نشان داد که با مصرف کود اوره وزن هزار دانه افزایش یافت. مصرف کود­های آلی (لجن فاضلاب، کمپوست زباله شهری و کود دامی) اکثر صفات زراعی گندم را به جز تعداد سنبله در مترمربع و تعداد سنبلچه در سنبله افزایش داد. افزایش سطح کود دامی، کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب از 30 به 60 تن در هکتار، بر اکثر صفات زراعی مورد مطالعه (به­جز قطر ساقه در محل طوقه و شاخص کلروفیل برگ‌ها) اثر معنی­داری نداشت.نتایج نشان داد که مصرف توأم کود­های آلی (کود دامی، کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب) با نیتروژن، ویژگی­های رشد، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه گندم را در مقایسه با کاربرد کود­های آلی بدون مصرف نیتروژن افزایش داد. بیشترین عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در تیمار 60 تن در هکتار کود دامی+50% نیتروژن مشاهده شد. با توجه به اینکه مصرف مداوم کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب در درازمدت ممکن است سبب تجمع برخی فلزات سنگین گردد، پیشنهاد می­شود این موضوع در مطالعات آینده بررسی گردد.

 

 

 

 

منابع مورد استفاده

الماسیان ف، آستارایی ع و نصیری محلاتی م، 1385. تأثیر شیرابه و کمپوست زباله شهری بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه گندم. مجله بیابان، جلد 11، شماره 1، صفحه‌های 89 تا 98.

امام ی، سلیمی­کوچی س و شکوفا آ، 1388. تأثیر سطوح مختلف کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه گندم در شرایط آبی و دیم. مجله پژوهش زراعی ایران، جلد 7، شماره 1، صفحه‌های 321 تا 331.

حسن­زاده قورت­تپه ع و قلاوند ا، 1381. بررسی تأثیر سیستم‌های مختلف تغذیه بر عملکرد دانه و کارآیی نیتروژن در برخی ارقام آفتابگردان در آذربایجان­غربی. مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی، سال 12، شماره 62، صفحه‌های 11 تا 19.

رضوان­طلب ن، پیرشتی ه، بهمنیار م و عباسیان ر، 1388. ارزیابی کاربرد کمپوست زباله شهری و کود معدنی بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری.

رمضانی س و  آساد م ق، 1387. تغییرات ژنتیکی در میزان عملکرد دانه و صفات مرتبط با آن در ارقام جو اصلاح شده. مجله پژوهش و سازندگی در زراعت و باغبانی. شماره 79، صفحه‌های 2 تا 9.

زائری ع، 1380. بررسی اثرات تجمعی و باقیمانده لجن فاضلاب بر حرکت املاح، رطوبت خاک و برخی خواص فیزیکی خاک، پایان نامه کارشناسی ارشد خاک­شناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان.

شهسواری ن و صفاری م، 1384. اثر مقدار نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم گندم. مجله پژوهش و سازندگی در زراعت و باغبانی، جلد 18، شماره 1، صفحه‌های 82 تا 87.

عباسی م و نجفی ن، 1390. تأثیر شرایط رطوبتی خاک، لجن فاضلاب و کود­های شیمیایی بر کارایی مصرف آب در گیاه برنج. صفحه‌های 301 تا 304. مجموعه مقالات اولین کنگره علوم و فناوریهای نوین کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان.

کلباسی م، 1375. وضعیت مواد آلی در خاکهای ایران و نقش کود کمپوست. خلاصه مقالات پنجمین کنگره علوم خاک ایران، 10 تا 13 شهریور، آموزشکده کشاورزی کرج، کرج.

مجیدیان م، قلاوند ا، کریمیان ن و کامگارحقیقی ع ا، 1387. تأثیر تنش رطوبت، کود شیمیایی نیتروژنه، کود دامی و تلفیقی از کود نیتروژن و کود دامی بر عملکرد، اجزای عملکرد و راندمان استفاده ازآب ذرت سینگل کراس 704. مجله علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، سال 12، شماره 45، صفحه‌های 417 تا 432.

محمدیان م و ملکوتی م­ج، 1381. ارزیابی تأثیر دو نوع کمپوست بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و عملکرد ذرت. مجله علوم خاک و آب، جلد 16، شماره2، صفحه‌های 144 تا 150.

ملکوتی م­ج، 1379. تغذیه متعادل گندم. نشر آموزش کشاورزی، کرج.

ملکوتی م­ج، خوگر ز و خادمی ز، 1383. روش‌های نوین در تغذیه گندم. انتشارات سنا، تهران.

Anonymous, 1993. Clean Water Act. Section 503 Vol 58 No 32 US Environmental Protection Agency (USEPA), Washington, DC.

Asing J, Saggar S, Singh J and Bolan NS, 2008. Assessment of nitrogen losses from urea and organic manure with and without nitrification inhibitor, dicyandiamide, applied to lettuce under glasshouse condition. Australian Journal of soil Research 46: 535-541.

Basu M, Bhadoria PBS  and Mahapatra SC, 2008. Growth, nitrogen fixation, yield and kernel quality of peanut in response to lime, organic and inorganic tillage systems on soil fertilizer levels. Bioresource Technology 99: 4675-4683.

Blaise D, Singh JV, Bonde AN, Tekale KU, and Mayee CD, 2005. Effects of farmyard manure and fertilizers on yield, fiber quality and nutrient balance of rain fed cotton (Gossypium hirsutum). Bioresource Technology 96: 345-349.

Bouyoucos GJ, 1962. Hydrometer method improved for making particle size analysis of soils. Agronomy Journal 54: 494-465.

Elneggar EM and Elghamry AM, 2001. Comparison of sewage sludge and town refuse as soil conditioners for soil reclamation. Pakistan Journal of Biological Science 4: 775-778

Gagnon B, Simard RR, Robitatille R, Goulet M and Ripux R, 1997. Effect of compost and inorganic fertilizers on spring wheat growth and N uptake. Canadian Journal of Soil Science 77: 487-495.

Ghosh PK, Ramesh P, Bandyopadhay KK, Tripathi AK., Hati KM, and Misra AK, 2004. Comparative effectiveness of cattle manure, poultry manure, phosphocompost and fertilizer-NPK on three cropping systems in vertisoils of semi-arid tropics. I. Crop yields and systems in performance. Bioresource Technology 95: 77-83.

Gupta PK, 2000. Soil, Plant, Water and Fertilizer Analysis. Agrobios, New Delhi, India.

Hamdi H, Jedidi N, Ayari FA and Mhiri A, 2002. The effect of Tunis urban compost on soil properties, chemical composition of plant and yield. Pp: 383-384. Proceeding of the International Symposium on Environmental Pollution Control and Waste Management. Epson, Tunis.

Havlin JL, Beaton JD, Tisdale SL and Nelson WL, 1999. Soil Fertility and Fertilizers: An Introduction to Nutrient Management. Sixth Edition, Prentice Hall, New Jersey, USA.

Ibrahim M, Hassan AU, Arshad M and Tanveer A, 2010. Variation in root growth and nutrient element concentration in wheat and rice: effect of rate and type of organic materials. Soil and Environment 29: 47 – 52.

Jamil M, Qacim M and Umar M, 2006. Utilization of sewage sludge as organic fertilizer in sustainable agriculture. Journal of Applied Sciences 6: 531-535.

Jones BJ, 2001.Laboratory Guide for Conducting Soil Tests and Plant Analysis. CRC Press, USA.

Karlen DM and Camp CR, 1985. Row spacing plant population, and water management effect on corn in the in the Atlanta coastal plain. Agronomy Journal 77: 393-398.

Kramer PJ, 1983. Water Relations of Plants. Acdemeic Press, Florida, USA.

Lindsay WL and Norvell WA, 1978. Development of a DTPA soil test for zinc, iron, manganese and copper. Soil Science Society of America Journal 42: 421-428.

Marcote I, Hernandez R, Garcia T and Polo A, 2001. Influence of successive annual application of organic   fertilizer on the enzyme activity of a soil under barley cultivation. Bioresource Technology 79:147-154.

Marschner H, 2003. Mineral Nutrition of Higher Plants. Academic Press, San Diego, CA, USA.

Mclean EO, 1982.  Soil pH and lime requirement. Pp. 199-224. In: Page  AL (ed). Methods of Soil Analysis. Part 2. Chemical and Microbiological Properties. 2nd ed, ASA and SSSA, Madison USA.

Mendal KG, Hati KM, Misra AK and Bandyopadhyay KK, 2006 . Assessment of (Brasscia juncea) in central irrigation and nutrient effects on growth, yield and water use efficiency of Indian mustard India. Agricultural Water Manangement 85: 276 -286.

Mentler A, Partaj T, Strauss P, Soumah H and Blum WE, 2002. Effect of locally available organic manure on maize yield in Guinea, West Africa. Pp.16-20. 17th WCSS Proceedings, 14-21 August, Thailand.

Mkhabela MS and Warman PR, 2005. The influence of municipal solid waste compost on yield, soil phosphorus availability and uptake by two vegetable crops grown in a pigwash sandy loam soil in Nova Scotia. Agriculture Ecosystem and Environment 106: 57-67.

Nelson DW and Sommers LE, 1982. Total carbon and organic matter. Pp. 539-580. In: Page AL (ed). Methods of Soil Analysis. Part 2. Chemical and Microbiological Methods. 2nd ed. ASA and SSSA, Madison, USA.

Oad FC, Buriro UA, and Agha SK, 2004. Effect of organic and inorganic fertilizer application on maize fodder production. Asian Journal of Plant Science 3: 375- 377.

Olsen SR and Sommers LE, 1982, Phosphorous. Pp. 403-430. In: Page AL (ed). Methods of Soil Analysis. Part 2. Chemical and Microbiological Methods, 2nd ed. ASA and SSSA, Madison,USA.

Prasad R, 1996. Cropping systems and sustainable of agriculture. Indian Farming 46: 39-45.

Ramshwar C and Singh M, 1998. Effect of farmyard manure (FYM) and fertilization on the growth and development of maize and wheat in sequence. Indian Journal of Agricultural Sciences 32:65-70.

Richards LA, 1969. Diagnosis and Improvement of Saline and Alkali Soils. US Salinity Laboratory Staff. Agricultural Handbook No 60. USDA, USA.

Sharma RK, Agrawal M, and Marshall FM, 2006. Heavy metal contamination in vegetables grown in   wastewater irrigated areas of Varanasi, India. Bulletin Environmental Contamination and Toxicology 77: 312–318.

Shata SM, Mahamoud A and Siam S, 2007. Improving calcareous soil productivity by integrated effect of intercropping and fertilizer. Research Journal of Agriculture and Biological Sciences 3: 733-739.

Shirani H, Hajabasi MA, Afyuni M and Hemmat A, 2002. Effects of farmyard manure and tillage systems on soil physical properties and corn yield in central Iran. Soil and Tillage Research 68:179-185.

Singh D, Chand S, Anvar M and Patra D, 2003. Effect of organic and inorganic amendments on growth and nutrient accumulation by Isabgol (Plantago ovate L.) in sodic soil under greenhouse conditions. Journal of Medicinal and Aromatic Plant Sciences 25: 414-419.

Tandon HLS, 1995. Micronutrients in Soils, Crops and Fertilizers. Fertilizers Development and Consultation Organization, New Delhi, India.

Yadav RD, Keshwa GL and Yadva SS, 2002. Effect of integrated use of FYM, urea and sulphur on growth and yield of Isabgol (Plantago ovate L.). Journal of Medicinal and Aromatic Plant Sciences 25: 668-671.

Wolf A, Watson M and Wolf N, 2003. Digestion and dissolution methods for P, K, Ca, Mg, and trace elements. Pp. 30-47. In: Peters J B. (ed). Recommended Methods of Manure Analysis. Cooperative Extension Publishing, University of Wisconsin, USA.



[1] Hansatech, model CL01, England

الماسیان ف، آستارایی ع و نصیری محلاتی م، 1385. تأثیر شیرابه و کمپوست زباله شهری بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه گندم. مجله بیابان، جلد 11، شماره 1، صفحه‌های 89 تا 98.
امام ی، سلیمی­کوچی س و شکوفا آ، 1388. تأثیر سطوح مختلف کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه گندم در شرایط آبی و دیم. مجله پژوهش زراعی ایران، جلد 7، شماره 1، صفحه‌های 321 تا 331.
حسن­زاده قورت­تپه ع و قلاوند ا، 1381. بررسی تأثیر سیستم‌های مختلف تغذیه بر عملکرد دانه و کارآیی نیتروژن در برخی ارقام آفتابگردان در آذربایجان­غربی. مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی، سال 12، شماره 62، صفحه‌های 11 تا 19.
رضوان­طلب ن، پیرشتی ه، بهمنیار م و عباسیان ر، 1388. ارزیابی کاربرد کمپوست زباله شهری و کود معدنی بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری.
رمضانی س و  آساد م ق، 1387. تغییرات ژنتیکی در میزان عملکرد دانه و صفات مرتبط با آن در ارقام جو اصلاح شده. مجله پژوهش و سازندگی در زراعت و باغبانی. شماره 79، صفحه‌های 2 تا 9.
زائری ع، 1380. بررسی اثرات تجمعی و باقیمانده لجن فاضلاب بر حرکت املاح، رطوبت خاک و برخی خواص فیزیکی خاک، پایان نامه کارشناسی ارشد خاک­شناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان.
شهسواری ن و صفاری م، 1384. اثر مقدار نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم گندم. مجله پژوهش و سازندگی در زراعت و باغبانی، جلد 18، شماره 1، صفحه‌های 82 تا 87.
عباسی م و نجفی ن، 1390. تأثیر شرایط رطوبتی خاک، لجن فاضلاب و کود­های شیمیایی بر کارایی مصرف آب در گیاه برنج. صفحه‌های 301 تا 304. مجموعه مقالات اولین کنگره علوم و فناوریهای نوین کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان.
کلباسی م، 1375. وضعیت مواد آلی در خاکهای ایران و نقش کود کمپوست. خلاصه مقالات پنجمین کنگره علوم خاک ایران، 10 تا 13 شهریور، آموزشکده کشاورزی کرج، کرج.
مجیدیان م، قلاوند ا، کریمیان ن و کامگارحقیقی ع ا، 1387. تأثیر تنش رطوبت، کود شیمیایی نیتروژنه، کود دامی و تلفیقی از کود نیتروژن و کود دامی بر عملکرد، اجزای عملکرد و راندمان استفاده ازآب ذرت سینگل کراس 704. مجله علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، سال 12، شماره 45، صفحه‌های 417 تا 432.
محمدیان م و ملکوتی م­ج، 1381. ارزیابی تأثیر دو نوع کمپوست بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و عملکرد ذرت. مجله علوم خاک و آب، جلد 16، شماره2، صفحه‌های 144 تا 150.
ملکوتی م­ج، 1379. تغذیه متعادل گندم. نشر آموزش کشاورزی، کرج.
ملکوتی م­ج، خوگر ز و خادمی ز، 1383. روش‌های نوین در تغذیه گندم. انتشارات سنا، تهران.
Anonymous, 1993. Clean Water Act. Section 503 Vol 58 No 32 US Environmental Protection Agency (USEPA), Washington, DC.
Asing J, Saggar S, Singh J and Bolan NS, 2008. Assessment of nitrogen losses from urea and organic manure with and without nitrification inhibitor, dicyandiamide, applied to lettuce under glasshouse condition. Australian Journal of soil Research 46: 535-541.
Basu M, Bhadoria PBS  and Mahapatra SC, 2008. Growth, nitrogen fixation, yield and kernel quality of peanut in response to lime, organic and inorganic tillage systems on soil fertilizer levels. Bioresource Technology 99: 4675-4683.
Blaise D, Singh JV, Bonde AN, Tekale KU, and Mayee CD, 2005. Effects of farmyard manure and fertilizers on yield, fiber quality and nutrient balance of rain fed cotton (Gossypium hirsutum). Bioresource Technology 96: 345-349.
Bouyoucos GJ, 1962. Hydrometer method improved for making particle size analysis of soils. Agronomy Journal 54: 494-465.
Elneggar EM and Elghamry AM, 2001. Comparison of sewage sludge and town refuse as soil conditioners for soil reclamation. Pakistan Journal of Biological Science 4: 775-778
Gagnon B, Simard RR, Robitatille R, Goulet M and Ripux R, 1997. Effect of compost and inorganic fertilizers on spring wheat growth and N uptake. Canadian Journal of Soil Science 77: 487-495.
Ghosh PK, Ramesh P, Bandyopadhay KK, Tripathi AK., Hati KM, and Misra AK, 2004. Comparative effectiveness of cattle manure, poultry manure, phosphocompost and fertilizer-NPK on three cropping systems in vertisoils of semi-arid tropics. I. Crop yields and systems in performance. Bioresource Technology 95: 77-83.
Gupta PK, 2000. Soil, Plant, Water and Fertilizer Analysis. Agrobios, New Delhi, India.
Hamdi H, Jedidi N, Ayari FA and Mhiri A, 2002. The effect of Tunis urban compost on soil properties, chemical composition of plant and yield. Pp: 383-384. Proceeding of the International Symposium on Environmental Pollution Control and Waste Management. Epson, Tunis.
Havlin JL, Beaton JD, Tisdale SL and Nelson WL, 1999. Soil Fertility and Fertilizers: An Introduction to Nutrient Management. Sixth Edition, Prentice Hall, New Jersey, USA.
Ibrahim M, Hassan AU, Arshad M and Tanveer A, 2010. Variation in root growth and nutrient element concentration in wheat and rice: effect of rate and type of organic materials. Soil and Environment 29: 47 – 52.
Jamil M, Qacim M and Umar M, 2006. Utilization of sewage sludge as organic fertilizer in sustainable agriculture. Journal of Applied Sciences 6: 531-535.
Jones BJ, 2001.Laboratory Guide for Conducting Soil Tests and Plant Analysis. CRC Press, USA.
Karlen DM and Camp CR, 1985. Row spacing plant population, and water management effect on corn in the in the Atlanta coastal plain. Agronomy Journal 77: 393-398.
Kramer PJ, 1983. Water Relations of Plants. Acdemeic Press, Florida, USA.
Lindsay WL and Norvell WA, 1978. Development of a DTPA soil test for zinc, iron, manganese and copper. Soil Science Society of America Journal 42: 421-428.
Marcote I, Hernandez R, Garcia T and Polo A, 2001. Influence of successive annual application of organic   fertilizer on the enzyme activity of a soil under barley cultivation. Bioresource Technology 79:147-154.
Marschner H, 2003. Mineral Nutrition of Higher Plants. Academic Press, San Diego, CA, USA.
Mclean EO, 1982.  Soil pH and lime requirement. Pp. 199-224. In: Page  AL (ed). Methods of Soil Analysis. Part 2. Chemical and Microbiological Properties. 2nd ed, ASA and SSSA, Madison USA.
Mendal KG, Hati KM, Misra AK and Bandyopadhyay KK, 2006 . Assessment of (Brasscia juncea) in central irrigation and nutrient effects on growth, yield and water use efficiency of Indian mustard India. Agricultural Water Manangement 85: 276 -286.
Mentler A, Partaj T, Strauss P, Soumah H and Blum WE, 2002. Effect of locally available organic manure on maize yield in Guinea, West Africa. Pp.16-20. 17th WCSS Proceedings, 14-21 August, Thailand.
Mkhabela MS and Warman PR, 2005. The influence of municipal solid waste compost on yield, soil phosphorus availability and uptake by two vegetable crops grown in a pigwash sandy loam soil in Nova Scotia. Agriculture Ecosystem and Environment 106: 57-67.
Nelson DW and Sommers LE, 1982. Total carbon and organic matter. Pp. 539-580. In: Page AL (ed). Methods of Soil Analysis. Part 2. Chemical and Microbiological Methods. 2nd ed. ASA and SSSA, Madison, USA.
Oad FC, Buriro UA, and Agha SK, 2004. Effect of organic and inorganic fertilizer application on maize fodder production. Asian Journal of Plant Science 3: 375- 377.
Olsen SR and Sommers LE, 1982, Phosphorous. Pp. 403-430. In: Page AL (ed). Methods of Soil Analysis. Part 2. Chemical and Microbiological Methods, 2nd ed. ASA and SSSA, Madison,USA.
Prasad R, 1996. Cropping systems and sustainable of agriculture. Indian Farming 46: 39-45.
Ramshwar C and Singh M, 1998. Effect of farmyard manure (FYM) and fertilization on the growth and development of maize and wheat in sequence. Indian Journal of Agricultural Sciences 32:65-70.
Richards LA, 1969. Diagnosis and Improvement of Saline and Alkali Soils. US Salinity Laboratory Staff. Agricultural Handbook No 60. USDA, USA.
Sharma RK, Agrawal M, and Marshall FM, 2006. Heavy metal contamination in vegetables grown in   wastewater irrigated areas of Varanasi, India. Bulletin Environmental Contamination and Toxicology 77: 312–318.
Shata SM, Mahamoud A and Siam S, 2007. Improving calcareous soil productivity by integrated effect of intercropping and fertilizer. Research Journal of Agriculture and Biological Sciences 3: 733-739.
Shirani H, Hajabasi MA, Afyuni M and Hemmat A, 2002. Effects of farmyard manure and tillage systems on soil physical properties and corn yield in central Iran. Soil and Tillage Research 68:179-185.
Singh D, Chand S, Anvar M and Patra D, 2003. Effect of organic and inorganic amendments on growth and nutrient accumulation by Isabgol (Plantago ovate L.) in sodic soil under greenhouse conditions. Journal of Medicinal and Aromatic Plant Sciences 25: 414-419.
Tandon HLS, 1995. Micronutrients in Soils, Crops and Fertilizers. Fertilizers Development and Consultation Organization, New Delhi, India.
Yadav RD, Keshwa GL and Yadva SS, 2002. Effect of integrated use of FYM, urea and sulphur on growth and yield of Isabgol (Plantago ovate L.). Journal of Medicinal and Aromatic Plant Sciences 25: 668-671.
Wolf A, Watson M and Wolf N, 2003. Digestion and dissolution methods for P, K, Ca, Mg, and trace elements. Pp. 30-47. In: Peters J B. (ed). Recommended Methods of Manure Analysis. Cooperative Extension Publishing, University of Wisconsin, USA.