دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
مقایسه تاثیر نیروی زلزله و نیروی امواج بر آبشکنها (مطالعه موردی:آبشکنهای دهنهسر سفیدرود)
1
14
FA
محمدعلی
لطف اللهی یقین
دانشکده مهندسی عمران دانشگاه تبریز
محمدحسین
امینفر
دانشکده مهندسی عمران دانشگاه تبریز
میراحمد
لشته نشایی
دانشکده مهندسی عمران دانشگاه گیلان
مرتضی
بیک لریان
دانشکده مهندسی عمران دانشگاه تبریز
آبشکنها سازههایی هستند که از بنادر و سواحل در مقابل امواج و جریانهای ساحلی محافظت میکنند. در آیین نامههای طراحی، نیروی غالب اینگونه سازهها عمدتا نیروی امواج دریا میباشد و به مسئله نیروی جانبی مربوط به زلزله توجه خاصی نشده است. با توجه به اینکه سواحل طولانی در شمال و جنوب کشور در معرض خطر نسبی زلزله قرار دارند، لذا یکی از نیروهای عمده در طراحی سازههای ساحلی، نیروی زلزله میباشد. در این مقاله سعی بر این بوده است که علاوه بر نیروی امواج، عملکرد این نوع سازهها در مقابل نیروی ناشی از زلزله نیز بررسی شود. یکی از عوامل مهم در طراحی اینگونه سازهها، کنترل پایداری آنها میباشد و نشان داده شده است که نیروی زلزله میتواند تاثیر عمده ای روی این پایداری داشته باشد. در مقاله حاضر تاثیر شتاب زلزله بر عملکرد آبشکنها بررسی شده و ملاحظه گردیده که در بعضی موارد نیروی زلزله نسبت به نیروی موج، غالب بوده است. جهت بررسی تنشها و تغییر مکانهای ناشی از نیروهای جانبی، از نرم افزار اجزاء محدود آباکوس 8/6 با تاکید بر دادههای آبشکنهای واقع در مصب رودخانه سفیدرود استفاده شده است. نقاط بحرانی حاصل از بارگذاری که منجر به تخریب میشود تعیین گردید و علاوه بر آن منحنیهای مختلفی به منظور طراحی بهینه این سازهها ارائه شد.
آبشکن,امواج دریا,رودخانه سفیدرود,ساحل,نیروی زلزله
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1227.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1227_86c399b826104697e29e340554aa23c0.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
تعیین نواحی همگن توزیع مکانی بار معلق در حوضه آبریزرودخانه آجیچای
15
24
FA
محمدعلی
قربانی
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
ghorbani@tabrizu.ac.ir و cusp2004@yahoo.com
احمد
فاخریفرد
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
سمیرا
نعمتی
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
سمیرا
طلوعی
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
تعداد کم ایستگاههای رسوب سنجی و محدودیت تعداد سالهای دارای آمار ، تجزیه و تحلیل بار رسوب رودخانهها را با مشکل مواجه کرده است. از این رو استفاده از روشهائی همچون تحلیل منطقهای جهت دستیابی به مدلهای مناسب برآورد بار رسوبی ضروری به نظر میرسد. تحلیل منطقه ای عبارتست از کاربرد دادههای برداشت شده از محلهای مشخص و تعمیم آنها به تمام سطح یک ناحیه. تحلیل منطقهای رسوب شامل دو مرحله است:<br /> 1- تعیین عرصههای همگن 2- استنتاج مدل منطقهای رسوب برای مناطق همگن که این مدلها در برگیرنده خصوصیات محلی و ضرایب منطقهای برای زیر حوضههای مورد مطالعه میباشد. با هدف دستیابی به چنین مدلهایی این مطالعه در حوضه رودخانه آجی چای با وسعت حدود 13853 کیلومتر مربع انجام شده است. در این مطالعه میانگین تولید رسوب روزانه زیرحوضهها به عنوان متغیر وابسته و 14 ویژگی فیزیوگرافی و هیدرولوژیکی مربوط به 10 زیر حوضه منتخب با طول دوره آماری 34 سال بعنوان متغیرهای مستقل انتخاب شده و پس از تعیین مناطق همگن مدل ریاضی برآورد رسوب معلق در هر منطقه همگن بر اساس پارامترهای فیزیوگرافی و هیدرولوژیکی به همراه میزان خطای هر مدل پیشنهاد شده است .
آجی چای,توزیع مکانی,مدل ریاضی,رسوب معلق و مناطق همگن
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1228.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1228_ee4aeff054feb57e3d66018f6494627c.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
بررسی غیرخطی بودن فرآیند جریان رودخانه با استفاده از آزمون BDS (مطالعه موردی: رودخانه شهرچای ارومیه)
25
37
FA
کیوان
خلیلی
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
khalili2006@gmail.com
احمد
فاخریفرد
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
یعقوب
دینپژوه
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
محمدعلی
قربانی
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
ghorbani@tabrizu.ac.ir و cusp2004@yahoo.com
فرآیند جریان رودخانه یکی از سیستمهایی است که در مقیاس زمانی و مکانی مکانیسم غیر خطی در آن میتواند حاکم باشد. در بسیاری از مدلهای برازشی بر روی سریهای جریان رودخانه از مدلهای خطی استفاده میشود در حالی که معمولا فرآیند حاکم بر جریان رودخانه بیشتر ماهیت غیرخطی دارد. با این وجود نوع غیرخطی حاکم بر فرآیند سیستم رودخانه و شدت آن در مقیاسهای زمانی مختلف مشخص نیست. فرآیند جریان رودخانه شهرچای ارومیه با استفاده از آزمون غیرخطی BDS در چهار مقیاس زمانی سالانه، ماهانه، ده روزه و روزانه مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا ایستایی سریها با استفاده از آزمونهای ADF و KPSS بررسی گردید و سپس آزمون BDS بر روی سریهای باقیمانده جریان صورت گرفت. طبق نتایج حاصله سریهای سالانه جریان خطی و سریهای ماهانه غیرخطی بوده ولی سریهای ده روزه و روزانه از شدت غیرخطی بیشتری برخوردارند. بطوری که هرچه مقیاس زمانی کوچکتر میشود، شدت غیرخطی بودن افزایش مییابد. استاندارد کردن دادهها نیز نشان میدهد که تغییرات فصلی واریانس ممکن است نمایانگر خاصیت غیرخطی در سریها باشد. هم چنین برای بررسی غیرخطی بودن سریهای ماهانه که ماهیت غیرخطی خفیفی داشتند آزمون BDS کارآیی لازم را نداشت و بایستی مطالعات بیشتری در این زمینه صورت گیرد. نتایج این مطالعه نشان داد که برای مدلسازی سریهای زمانی ماهانه، ده روزه و روزانه به دلیل ماهیت غیرخطی جریان رودخانه بایستی از مدلهای غیرخطی استفاده کرد. در حالی که سری سالانه جریان ماهیت خطی داشته و میتوان با استفاده از مدلهای خطی سری زمانی به نتایج معقولی دست یافت.
آزمون ADF,آزمون BDS,آزمون KPSS,ایستایی,جریان رودخانه,غیرخطی,مدلهای سری زمانی
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1229.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1229_84401a623071612a25df4d41110e72e5.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
شبیهسازی پدیده ضربه قوچ با استفاده از مدلهای آزمایشگاهی و عددی CFD
39
50
FA
محمدرضا
نیکپور
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
علی
حسینزاده دلیر
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
امیرحسین
ناظمی
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
فرزین
سلماسی
0000-0002-1627-8598
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
ferzin.salmasi@gmail.com
داود
فرسادیزاده
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
ضربه قوچ یکی از پدیدههای مخرب هیدرولیکی است که در جریانهای تحت فشار سیستمهایی از قبیل ایستگاههای پمپاژ، خطوط انتقال آب و نفت و تأسیسات برقآبی به صورت امواج فشاری ایجاد میشود. نظر به اهمیت بررسی دقیق ضربه قوچ در شبکههای لولهکشی و خطوط انتقال مایعات، در تحقیق حاضر این پدیده با استفاده از مدل آزمایشگاهی و مدل عددی برای دو حالت با استفاده از لوله موجگیر و بدون آن مورد بررسی قرار گرفت. دادههای جمعآوری شده از مدل آزمایشگاهی به ازای دبیهای مختلف در بازههای زمانی دلخواه با نتایج حاصل از مدل عددی CFD مقایسه گردید. با توجه به کارآیی نرمافزار FLUENT در شبیهسازی حرکت سیالات و اندرکنش آب و سازه، پس از تعیین بهترین شبکه و بهترین مدل آشفتگی، پدیده مذکور در حالت خاص قطع ناگهانی شیر فلکه با استفاده از مدل حجم سیال شبیهسازی گردید. لازم به ذکر است که پس از آزمون مدلهای آشفتگی k-ε و RSM مدل k-ε REALIZABLE به عنوان بهترین مدل شناخته شد. در نهایت با استفاده از پارامترهای آماری R<sup>2</sup>، RMSE و RE نتایج حاصل از مدل عددی با مدل آزمایشگاهی مقایسه گردید. نتایج بدست آمده نشان میدهد مدل عددی CFD در شبیهسازی پدیده ضربه قوچ از قابلیت بالایی برخوردار بوده و میتوان از آن به عنوان یک مدل عددی مناسب جهت محاسبه مقادیر فشارهای حداکثر و حداقل بهره برد.
ضربه قوچ,لوله موجگیر,مدل آشفتگی,مدل حجم سیال,CFD,Fluent
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1230.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1230_f67319ae7b86131fe7d5effbf372f865.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
بررسی آزمایشگاهی تأثیر طول و ضخامت زهکشهای افقی بر نشت ماندگار از بدنه سد خاکی همگن
51
63
FA
امیر
ملکپور
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
داود
فرسادیزاده
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
علی
حسین زاده دلیر
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
ahdalir1@yahoo.co.uk
جمشید
صدر کریمی
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
سد خاکی همگن با هدف استفاده بهینه از مصالح محلی برای کنترل و ذخیره رواناب های سطحی احداث میگردد. یکی از مهمترین عوامل تخریب این سازه نشت از داخل بدنه و زیر پی میباشد. برای جلوگیری از این مساله میتوان راهکارهای مختلفی اتخاذ نمود که معمولترین آنها استفاده از زهکش های افقی میباشد. در این تحقیق تأثیر ضخامت لایه زهکش افقی در مدل آزمایشگاهی و در محدوده طولهای زهکش برآورد شده توسط روابط تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشها نشان داد که با افزایش ضخامت و طول زهکش، پارامتر پوشش شیب پائین دست به مقدار زیادی افزایش مییابد در حالی که تأثیر پارامتر ضخامت در روابط تحلیلی موجود لحاظ نگردیده است. همچنین شدت دبی نشت با افزایش ضخامت زهکش بطور قابل ملاحظه ای افزایش مییابد که این نرخ افزایش دبی با افزایش مقدار ضخامت به بیش از ضخامت حداکثر مورد نظر در این تحقیق کاهش مییابد.
زهکش افقی,سد خاکی,سنسور ترانسدیوسر,فشار پیزومتریک,نشت
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1231.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1231_0660999e9fc900b3dce04d4383cd298b.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
تأثیر ژئومورفولوژی بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مینرالوژیکی خاکهای جنوب شهرستان اهر
65
80
FA
محمدجواد
وحیدی
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
m.jvdi@yahoo.com
علیاصغر
جعفرزاده
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
شاهین
اوستان
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
sh_ostan@yahoo.com
فرزین
شهبازی
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
farzinshahbazi@yahoo.com
برای حفظ اراضی و افزایش امکان بهرهبرداری از خاک، آگاهی از ویژگیهای مختلف خاکها ضروری است. در این تحقیق ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مینرالوژیکی خاکهای جنوب شهرستان اهر مطالعه و همچنین تأثیر ژئومورفولوژی بر ویژگیهای ذکر شده بررسی شده است. برای انجام این مطالعه، سه خاکرخ در لندفرم پدیمنت (ناحیه بالادست) و سه خاکرخ دیگر در لندفرم دشتسیلابی (ناحیه پاییندست) حفر گردید و خاکهای تحت بررسی بر اساس کلید ردهبندی 2006 ردهبندی شدند. خاکرخهای واقع در پدیمنت در مقایسه با دشت سیلابی از تکامل بیشتری برخوردار هستند که بالا بودن درصد رس، مقدار نسبی رس کائولینیت و عمق سالوم مؤید این مطلب است. آهک در هر دو لندفرم عمدتاً از نوع خاکساختی است ولی آهک موروثی در خاکرخهای پدیمنت بیشتر از دشت سیلابی بوده و از بالا به پایین و با افزایش عمق نیز بر مقدار آنها افزوده میشود. یافتههای فیزیکی و شیمیایی نشان داد که در لندفرم پدیمنت بر خلاف دشتسیلابی، میزان قابلیت هدایتالکتریکی از سطح خاکرخ به طرف عمق، کاهش یافته و در هر دو لندفرم ازسطح به عمق خاکرخ، مقادیر واکنش افزایش و کربنآلی کاهش مییابند. تغییرات ظرفیت تبادل کاتیونی و مقدار کربنآلی در افقهای خاکرخهای دشتسیلابی در مقایسه با پدیمنت بیشتر بود. آنالیزهای مینرالوژیکی با XRD نشان داد که کانیهای رس خاکرخها شامل: کلریت، مونتموریلونیت، ایلیت، کائولینیت و کوارتز میباشد.
پدیمنت,دشتسیلابی,ژئومورفولوژی,مینرالوژی رس
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1232.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1232_721d08f5bee8bd4aacbe93c208b28f86.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
بررسی روند تغییرات شاخص خشکی در نیمه جنوبی ایران
81
92
FA
حمید
زارع ابیانه
دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلیسینا
zareabyaneh@gmail.com
مریم
بیات ورکشی
دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلیسینا
یعقوب
دین پژوه
دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
هدف از انجام این مطالعه بررسی روند تغییرات همزمان بارندگی و تبخیر و تعرق در قالب شاخص خشکی برای نیمهجنوبی کشور است. دوره آماری مورد مطالعه در این تحقیق مربوط به سالهای 1961 تا 2000 در نظر گرفته شد. نتایج اولیه مربوط به سری زمانی دادههای ده ایستگاه سینوپتیک مشخص کرد که تبخیر و تعرق تغییرات کمتری نسبت به دو عامل بارش و شاخص خشکی داشت. در مرحله بعد با اعمال آزمون ناپارامتری منکندال روند تغییرات هر یک از عاملهای فوق مشخص گردید. نتایج نشان داد که در اکثر ایستگاهها در طول 40 سال روند بارش افزایشی و روند تبخیر و تعرق کاهشی بود. روند بارش و شاخص خشکی و در حدود 70 درصد از ایستگاهها و تبخیر و تعرق در حدود 90 درصد از ایستگاهها معنیدار بود. تحلیلهای روند مرتبط با شاخص خشکی ثابت نمود که اقلیم اکثر ایستگاهها (80 درصد) تا حدودی به اقلیم مرطوب تمایل داشتند. نمودارهای روند منکندال در تمامی ایستگاهها شروع تغییرات به صورت ناگهانی را از حدود سال 1963 نشان داد. حداکثر و حداقل مقادیر معنیدار روند هر سه عامل به ایستگاههای اصفهان و اهواز با دو اقلیم متفاوت استپی و بیایانی تعلق داشت.
بارش,تبخیر و تعرق,روند,شاخص خشکی,من - کندال,نیمهجنوبی ایران
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1233.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1233_70a4f92f04d172536c735374ad330da4.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
ارزیابی کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی (مطالعه موردی: آبخوانهای ساوه و اراک)
93
108
FA
کیومرث
ابراهیمی
دانشگاه تهران
شهاب
عراقینژاد
دانشگاه تهران
مهدی
محمدی قلعهنی
دانشگاه تهران
در تحقیق حاضر دو آبخوان ساوه و اراک به منظور بررسی کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی در شرایط متفاوت اقلیمی انتخاب شدند. از نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی در جهت ارزیابی تغییرات مکانی و زمانی تراز و کیفیت آب زیرزمینی استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که متوسط افت سطح آب زیرزمینی در طی 7 سال در 57 حلقه چاه محدودة دشت اراک برابر با 38/3 متر و در 63 حلقه چاه مورد مطالعه در آبخوان ساوه برابر 19/10 متر بوده است. همچنین افت متوسط سالانه سطح آب زیرزمینی در منطقة ساوه قبل از بهرهبرداری از سد ساوه برای دورة 1373-1366 برابر 98/0 متر و در سالهای بعد از بهرهبرداری، 1387-1374 معادل 47/1 متر بدست آمد. از لحاظ طبقهبندی کیفیت آب زیرزمینی بر اساس روش ویلکاکس جهت مصارف کشاورزی، آبخوان ساوه به چهار دسته و آبخوان اراک به سه دسته طبقهبندی شدند. به طوریکه حدود 16 درصد از کل مساحت محدودة ساوه در کلاس C<sub>4</sub>-S<sub>2</sub>، 46 درصد در کلاس C<sub>4</sub>-S<sub>1</sub>، 30 درصد در کلاس C<sub>3</sub>-S<sub>1</sub> و 8 درصد در کلاس C<sub>2</sub>-S<sub>1</sub> قرار گرفت. در مورد آبخوان اراک از کل مساحت محدودة مورد مطالعه 42 درصد در کلاس C<sub>4</sub>-S<sub>1</sub>، 56 درصد در کلاس C<sub>3</sub>-S<sub>1</sub> و 2 درصد در کلاس C<sub>2</sub>-S<sub>1</sub> قرار گرفت. در بررسی اثرات فصول تر و خشک و نیز عمق آب زیرزمینی بر کیفیت آب زیرزمینی آبخوانهای ساوه و اراک، مشخص شد که کیفیت آب زیرزمینی در فصول تر نسبت به فصول خشک و در چاههای با عمق کمتر نامطلوبتر است.
آبخوان,اراک,تغییرات مکانی و زمانی,ساوه,سیستم اطلاعات جغرافیایی
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1234.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1234_013cbbb71df756e3a618aed0c8475bf0.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
تعیین مناسبترین مقیاس مطالعه در برآورد کربنآلی و جرم مخصوصظاهری خاک در اراضی شالیزاری
109
120
FA
مریم
شکوری کتیگری
دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان
محمود
شعبانپور
0000-0003-0862-7804
دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان
shabanpour@guilan.ac.ir
حسین
اسدی
0000-0003-2333-4938
دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان
ho.asadi@ut.ac.ir
ناصر
دواتگر
0000-0002-1872-9815
مؤسسه تحقیقات برنج کشور رشت
n_davatgar@yahoo.com
دقت اظهارنظر در مورد خصوصیات خاک در هر منطقه، به مقدار زیادی به تغییرات خاک و چگونگی قرار گرفتن آنها در گسترههای مکانی در منطقه نمونهبرداری شده بستگی دارد. بنابراین، پردازش و تجزیه و تحلیل اینگونه دادهها میبایستی با در نظر گرفتن موقعیت مکانی آنها نسبت به یکدیگر انجام گیرد زیرا قابلیت تغییر خواص خاک برآمده از فرآیندهای متعددی است که هریک در مقیاس فضایی و زمانی متفاوتی عمل مینمایند. در تحقیق حاضر اثر مقیاس مطالعه در برآورد مقدار کربنآلی و جرم مخصوص ظاهری در اراضی شالیزاری بررسی گردید. سه مقیاس متفاوت در محدودهی 180 هکتاری اراضی شالیزاری مؤسسه تحقیقات برنج کشور در نظر گرفته شد. مقیاس اول شامل 172 نمونه از شبکهای با ابعاد 50×200 متر، مقیاس دوم شامل 357 نمونه از شبکهای با ابعاد 50×100 متر و مقیاس سوم شامل 72 نمونه از شبکهای با ابعاد 4×3 متر بود. نتایج نشان داد که بیشترین ضریب تغییرات مربوط به کربنآلی در مقیاس دوم و کمترین مقدار مربوط به جرم مخصوص ظاهری در مقیاس سوم بود. تغییرنمای مدل برازش شده برای کربنآلی در هر سه مقیاس کروی بود که نشان ازمتأثر بودن آن از یک عامل اصلی (غرقاب بودن خاک) میباشد. این در حالی است که مدل تغییرنماهای برازش شده برای جرم مخصوص ظاهری در مقیاس اول و دوم خطی و در مقیاس سوم کروی بود. بهترین مقیاس مطالعه (بر پایه تلاقی منحنی واریانس داخلی و بیرونی) برای کربنآلی، مقیاس اول با فواصل نمونهبرداری 200 متر و برای جرممخصوصظاهری مقیاس دوم با فواصل نمونهبرداری 100 متر بود.
آمار مکانی,نیمتغییرنما,واریانس داخلی,واریانس بیرونی
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1235.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1235_902c9b0f74b6a1adec9f573bc3f2ea54.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
تأثیر پلیمر سوپرجاذب (Tarawat A200) و دور آبیاری بر رشد نهال بادام
121
134
FA
خلیل
جلیلی
جهاد دانشگاهی استان کرمانشاه
جلال
جلیلی
جهاد دانشگاهی استان کرمانشاه
هرمز
سهرابی
دانشگاه شهرکرد
محدودیت منابع آب کشور و اختصاص سهم بزرگی از آن به بخش کشاورزی و منابع طبیعی، افزایش کارآیی مصرف و صرفه جویی آب را امری ضروری و حیاتی نموده است. در این زمینه استفاده از فن آوری نوین با کاربرد برخی مواد افزودنی مانند پلیمرهای سوپرجاذب به خاک در کاهش تنشهای خشکی در مناطق خشک و نیمه خشک میتواند نقش مهمی ایفا کند. به منظور بررسی اثر سوپرجاذب (Tarawat A200) و افزایش دور آبیاری بر میزان رشد نهال بادام، پژوهش حاضر به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی برای سوپرجاذب با چهار سطح صفر، 60، 100 و 125 گرم در100 کیلوگرم خاک و دور آبیاری با چهار سطح 7، 12، 18 و 24 روز در سه تکرار به مدت دو سال به اجرا در آمد. نتایج نشان داد که استفاده از سوپرجاذب در پایان فصل رشد سال اول، تأثیر معنیداری در میزان رشد نهالها در دورههای مختلف آبیاری نداشته و تنها در اواسط فصل رویش در برخی از پارامترهای رشد تأثیر معنیداری مشاهده شد. در سال دوم برای کلیه پارامترهای رشد، تیمار شاهد با دیگر سطوح آبیاری اختلاف معنیداری داشت. تنها در مورد ارتفاع شاخه اصلی اختلاف بین شاهد و تیمار 12 روز دور آبیاری معنیدار نشد.
دور آبیاری,رشد,سوپرجاذب,نهال بادام
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1236.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1236_81433e3f4db73396e72648024dcebc54.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
تاثیر باکتریهای محّرک رشد و قارچ میکوریز بر رشد و جذب روی توسط ذرت در یک خاک آلوده به روی
135
148
FA
میرحسن
رسولی صدقیانی
دانشگاه ارومیه
تورج
قرهملکی
دانشگاه زنجان
حسین
بشارتی
موسسه تحقیقات خاک و آب کشور
hbesharati@swri.ir
علیرضا
توسلی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی
ar.tavasolee@yahoo.com
افزایش فعّالیت میکروبی در خاک و استفاده از روابط همزیستی و سینرژیستی بین باکتریهای محّرک رشد گیاه (PGPR)، میکوریزها و گیاهان در شرایط آلایندگی ناشی از فلزات سنگین و پالایش اراضی آلوده یک راهکار مدیریتی سودمند و اقتصادی به شمار میآید. برای این منظور یک آزمایش گلخانهای با استفاده از گیاه بذر ذرت رقم سینگل کراس 704 به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار و با دو فاکتور تیمار آلودگی روی (صفر، 100، 200 و 300 میلیگرم در کیلوگرم خاک) و تیمار تلقیح میکروبی شامل بدون تلقیح (C)، تلقیح باکتریایی (B)، تلقیح میکوریزی (F) و تلقیح توام باکتریایی و میکوریزی (BF) اجرا شد. پس از گذشت 14 هفته وزن خشک اندامهای هوایی، ریشهها، غلظت و مقدار روی در آنها اندازهگیری شدند. تجزیه آماری دادهها نشان داد که تاثیر سطوح مختلف روی و تلقیح میکروبی بر صفات اندازهگیری شده معنیدار بود. با افزایش سطوح روی از وزن خشک اندام هوایی کاسته شد (15 درصد) اما غلظت و مقدار روی در اندامهای هوایی در مقایسه با شرایط بدون مصرف روی به ترتیب 6/2 و 2 برابر افزایش نشان داد بطوریکه مقدار روی جذب شده کل از 907 میکروگرم در تیمار شاهد به 2855 میکروگرم در گلدان در سطح 300 میلیگرم در کیلوگرم روی رسید. تلقیح گیاه با تیمارهای میکروبی سبب افزایش وزن خشک در مقایسه با گیاهان بدون تلقیح شد و بیشترین وزن خشک (6/21 گرم در گلدان) در تیمار باکتریهای PGPR به دست آمد و 28/2 برابر بیشتر از شرایط بدون تلقیح (6/6 گرم در گلدان) بود. تلقیح میکروبی بهویژه با ریزجانداران محرک رشد بطور معنیداری مقدار کل جذب روی توسط ذرت را نسبت به شرایط بدون تلقیح تا دو برابر افزایش داد. در میان تیمارهای میکروبی، اگر چه تلقیح باکتریهای سودوموناس غلظت روی در برگها را کاهش داد اما با توجه به افزایش بیوماس گیاه، منجر به تجمع بیشتر روی در گیاه ذرت شدند و با توجه به این نتایج میتوان از این پتانسیل در افزایش کارایی گیاهپالایی بهره جست.
باکتریهای محّرک رشد,ذرت,روی,گیاه پالایی,میکوریز
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1237.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1237_941a050f4434d7f4db33a6e5ee7e35d8.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
تخمین رسوب رگبار بر اساس متغیرهای بارش و روانآب در حوزه آبخیز آموزشی و پژوهشی دانشگاه تربیت مدرّس
149
158
FA
سیّدحمیدرضا
صادقی
دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیّت مدرّس، نور، مازندران
حمزه
نور
دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیّت مدرّس، نور، مازندران
سمیه
فضلی
دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیّت مدرّس، نور، مازندران
محمدباقر
رییسی
دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیّت مدرّس، نور، مازندران
فرسایش خاک و تولید رسوبات معلّق از جمله محدودیتهای اساسی در استفاده پایدار از منابع آب و خاک به شمار <br /> میرود. از اینرو ارزیابی فرآیندهای حاکم بر رفتار آنها بهمنظور درک بهتر سامانههای آبخیز و تبیین شیوههای مدیریتی مناسب ضروری است. از طرفی رفتار متفاوت سامانههای مختلف در فرآیند فرسایش خاک و تولید رسوب و ضرورت مطالعات منطقهای نیز تأئید شده است. بههمین دلیل تحقیق حاضر برای ارزیابی امکان برآورد رسوب طی هشت رگبار بهوقوع پیوسته در پاییز و زمستان 1387 بر اساس مؤلفههای اصلی بارش و روانآب در حوزه آبخیز آموزشی و پژوهشی دانشگاه تربیت مدرّس (کجور) با مساحت 500 کیلومتر مربع در استان مازندران انجام گرفت. برای اینمنظور از مدلهای رگرسیونی دو و چند متغیّره در شکلهای ساده و تغییریافته دادههای مستقل و وابسته استفاده گردید. نتایج تحقیق حاضر دلالت بر توانایی این مؤلفهها در تخمین رسوب رگبارها در حد قابل قبول با استفاده از روابط رگرسیونی دو متغیره و غیر خطی با مقادیر ضریب تبین، خطای تخمین و ضریب کارایی به ترتیب بیش از 76، کمتر از 69 و بیش از 52 درصد داشته است. نتایج تحقیق حاضر امکان استفاده از روش مزبور را در برآورد تولید رسوب در مناطقی که شرایط مشابه با شرایط محل تحقیق دادند فراهم میآورد.
برآورد رسوب,حوزه آبخیز کجور,متغیرهای بارش و روانآب,مدلهای رگرسیونی
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1238.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1238_2db733a65d9e2eaa94b32e091f105954.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
تغییرات پارامترهای هیدرولیکی و نفوذ غیراشباع آب به خاک تحت تأثیر کاربرد فاضلاب در کشت سیبزمینی در شرایط لایسیمتری
159
173
FA
نصرالدین
پارسافر
دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا
n.parsafar63@gmail.com
صفر
معروفی
دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا
smarofi@yahoo.com
محمدرضا
مصدقی
دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان
محمدباقر
فرهنگی
دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا
قاسم
رحیمی
0000-0002-5167-0667
دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا
ghasemr@gmail.com
در این پژوهش از فاضلاب خام و تصفیهشده به منظور کشت سیبزمینی در شرایط لایسیمتری استفاده شد. برای این منظور پنچ تیمار آبیاری شامل فاضلاب خام، فاضلاب تصفیهشده، آب معمولی، ترکیب 50 درصد فاضلاب خام و آب معمولی، و ترکیب50 درصد فاضلاب تصفیهشده و آب معمولی به کار گرفته شد. آزمایش در شرایط گلخانهای اجراء گردید. پس از ساخت و آمادهسازی، لایسیمترها با یک خاک دو لایه که به ترتیب از بالا به پائین دارای بافت لومشنی و لوم رسیشنی بودند، گردید. برای بازسازی شرایط و ساختمان طبیعی و گسترش منافذ درشت و مسیرهای ترجیحی در نیمرخ خاک، لایسیمترها به مدت پنچ ماه به طور هفتگی، پیش از کشت آبیاری شدند. در طی فصل رشد هشت آبیاری، با فواصل یازده روزه انجام گرفت. نفوذ آب به خاک در شروع و پایان فصل رشد به کمک نفوذسنج دیسکی اندازهگیری شد. جهت بررسی اثر کاربرد فاضلاب بر برخی از ویژگیهای فیزیکی خاک مانند هدایت هیدرولیکی و نفوذ آب، ابتداء کارایی روشهای عددی (نرمافزار DISC) و تحلیلی (وودینگ) در برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع در مقایسه با روش بار ثابت مورد ارزیابی قرار گرفت، روش عددی (نرمافزار DISC) دقت بیشتری را بدین منظور داشت. نتایج نشان داد که مقادیر هدایت هیدرولیکی اشباع و شدت نفوذ ماندگار آب در دو مکش 5 و 10 سانتیمتر در همه تیمارهای آب آبیاری، نسبت به مقدار اولیه آنها افزایش یافت. این افزایش در لایسیمترهای تحت آبیاری با نسبتهای مختلف فاضلاب، بیشتر از لایسیمتر آبیاری شده با آب معمولی بود. بیشترین افزایش شدت نفوذ ماندگار و هدایت هیدرولیکی اشباع خاک به ترتیب در تیمارهای فاضلاب خام و ترکیب فاضلاب تصفیهشده و آب معمولی مشاهده گردید. کمترین میزان افزایش نیز در تیمار آب معمولی ثبت گردید. همچنین بیشترین تغییرات ضرایب مدل ونگنوختن در تیمار ترکیب فاضلاب تصفیه شده و آب معمولی و کمترین آنها (به استثناء <em><sub>s</sub></em><em>θ</em>) در تیمار آب معمولی (شاهد) مشاهده گردید.
روش وودینگ,کاربرد فاضلاب,کشت سیبزمینی,نرمافزارDISC,نفوذ غیراشباع,هدایت هیدرولیکی
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1239.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1239_bbcccfa4d0c112779877552ed58bffdb.pdf
دانشگاه تبریز
دانش آب و خاک
2008-5133
2717-3755
21
2
2011
07
23
تاثیر سودوموناسهای فلورسنت با فعالیت آنزیم ACC- دآمیناز بر شاخصهای رشد کلزا در شرایط شور
175
191
FA
فرزاد
جلیلی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی
کاظم
خاوازی
موسسه تحقیقات خاک و آب
هادی
اسدی رحمانی
موسسه تحقیقات خاک و آب
شوری خاک، یکی از مهمترین تنشهای غیر زندهای است که باعث کاهش قابلیت تولید محصول میشود. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر سودوموناسهای فلورسنت دارای فعالیت آنزیم ACC- دآمیناز بر شاخصهای رشد کلزا در سطوح مختلف شوری اجرا شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در پایه طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط کنترل شده و در گلخانه صورت گرفت. فاکتور باکتری در 4 سطح شامل جدایههای P.p.11،P.p.108 ، P.f.169 و P.f.196 و یک سطح بدون باکتری به عنوان شاهد، فاکتور شوری نیز در 4 سطح شامل شوری های 335/0 (به عنوان شاهد)، 5،،10 و 15 دسیزیمنس بر متر بود که از رقیق کردن آب شور طبیعی به درجات مختلف حاصل شدند. نتایج نشان داد که تلقیح با باکتریهای منتخب در تعدیل اثرات مضر شوری در دوره رشد رویشی و زایشی کلزا موثر بوده است. با افزایش در میزان شوری شاخصهای ارتفاع گیاه، سطح برگ، وزن تازه و خشک، مقدارآب نسبی، پتانسیل آب برگ، تعداد خورجینهای نابارور، عملکرد بیولوژیک و دانه، همگی کاهش ولی مقاومت روزنهای افزایش یافت. مقایسه میانگین نتایج نشان میدهد که در هر سطح شوری مورد مطالعه، تلقیح با باکتریهای منتخب باعث کند شدن روند کاهش در صفات رشد مورد مطالعه در اثر شوری بوده است. بطوری که باکتریها توانستند شاخصهای رشد گیاه را در شرایط شور بهطور معنیداری بهبود بخشند.
تنش شوری,سودوموناس های فلورسنت,کلزا,ACC- دآمیناز
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1240.html
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_1240_10512456730bdd74f3778972ac6dae07.pdf