ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر شکل اراضی بر ویژگیهای میکرومورفولوژیک خاک در دشت تبریز
در این تحقیق به منظور مطالعه تاثیر شکل اراضی بر ویژگیهای میکرومورفولوژیک خاک در واحدهای فیزیوگرافی مختلف اراضی پست، دشت، دشت دامنهای، دشت آبرفتی رودخانهای و تپه، پنج خاکرخ در ناحیهای از دشت تبریز واقع در غرب این شهرستان بین َ9 °38 تا 12َ °38 عرض شمالی و °46 تا َ6 °46 طول شرقی، مورد بررسی قرار گرفته است. رژیم رطوبتی منطقه مورد مطالعه اریدیک ضعیف و رژیم حرارتی مزیک بوده و ارتفاع آن از سطح آزاد دریا 1350متر میباشد، نمونهها از افقهای مختلف انتخاب وبصورت دستخورده و دستنخورده جهت مطالعات فیزیکی، شیمیایی و میکرومورفولوژیکی برداشته شد و مورد تجزیه قرار گرفت. خاکهای مذکور بر اساس ویژگیهای مورفولوژیک، فیزیکی و شیمیایی و کلید ردهبندی 2010 در رده اریدیسول و انتیسول، تحت ردههای سالید، آرجید، کلسید و اورتنت و زیرگروههای Calcic Haplosalids، Xeric Natrargids، Xeric Haplocalcids و Xeric Torriorthent ردهبندی شدند. همچنین مشاهدات میکرومورفولوژیکی نشاندهندهی تاثیر شکل اراضی یا واحدهای مختلف فیزیوگرافی در تشکیل نمودهای خاکساختی بوده و پوششهای رسی در خاکرخهای بالادست با وجود توسعهیافتگی کمتر در اطراف ذرات درشت مشاهده میشود. ذرات و میکروکریستالهای آهک در تمام خاکرخها پراکنده بوده و نشاندهنده جوان بودن خاکهای مذکور است. نسبت ذرات درشت به ریز در خاکرخهای بالادست به علت جوانتر بودن و تاثیر کم فرایندهای خاکساختی، بزرگتر از نسبت آن در خاکرخهای پایین دست است. ندولها و اکسیدهای آهن و منگنز نیز در تحتالارض اکثر خاکرخها مشاهده میشود. ریزساختار مکعبی در خاکرخهای پاییندست نسبت به خاکرخهای بالادست دارای توسعهیافتگی بیشتر بوده که بیانگر الگوی پراکنش انولیک در بالادست و پورفیریک در پاییندست میباشد.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_517_b98141dcbfae9b2117136d8518d68d7b.pdf
2013-10-23
1
12
دشت تبریز
شکل اراضی یا واحدهای فیزیوگرافی
خواص میکرومورفولوژیک
نمودهای خاکساختی
ویدا
منتخبی کلجاهی
v.montakhabi@gmail.com
1
LEAD_AUTHOR
علی اصغر
جعفرزاده
ajafarzadeh@tabrizu.ac.ir
2
AUTHOR
فرزین
شهبازی
fshahbazi@tabrizu.ac.ir
3
AUTHOR
حامد
فروغی فر
hfroghifar@yahoo.com
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی آستانة نهشته شدن و حرکت دانههای رسوبی در مجاری باز جدارصلب
مجاری باز جدار صلب در انتقال آب سامانههای زهکش سطحی، فاضلاب و سایر موارد کاربردهای زیادی دارند. به منظور طراحی بهینه و اقتصادی مقطع آنها، بررسی حرکت دانههای رسوبی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق از دادههای آزمایشگاهی آستانة نهشته شدن و آستانة حرکت رسوبات در مجاری باز صلب استفاده شده است. با به کارگیری روش سرعت بحرانی، روابط جدیدی برای آستانة نهشته شدن در کانالهای با مقاطع دایرهای، مستطیلی وU شکل و همچنین رابطة جدیدی برای آستانة حرکت رسوبات در کانال با کف V شکل ارائه گردید. این روابط با روابط موجود برای آستانة حرکت رسوبات در مجاری باز صلب و متحرک مقایسه شده است. این تحقیق تفاوت بین دو پدیدة آستانة نهشته شدن و آستانة حرکت ذرات رسوبی در کانال ها را مشخص میکند. در اینجا، تأثیر شکل مقطع کانال بر آستانة نهشته شدن و آستانة حرکت رسوبات در کانالهای صلب نیز بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که در شرایط یکسان، روابط آستانة نهشته شدن در بین سه نوع مجرای باز صلب با شکل مقطع های مستطیلی، دایرهای وU شکل، کانال مستطیلی به کمترین سرعت بحرانی و کانال U شکل به بیشترین سرعت بحرانی نیاز دارند. این نتیجه تأثیر شکل مقطع کانال را برای آستانة نهشته شدن رسوبات در این نوع مقاطع کانالها بیان میکند. به دلیل کمبود دادههای در دسترس، نتایج این تحقیق به منظور توسعة مدلهای عددی در مجاری باز صلب میتواند مفید باشد.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_518_ec38fbfaaea423b8c6bf82d2c96810cd.pdf
2013-10-23
13
24
آستانة حرکت
آستانة نهشته شدن
دانه رسوبی
سرعت بحرانی
شکل مقطع کانال
مجاری باز صلب
میرجعفرصادق
صفری
1
LEAD_AUTHOR
میرعلی
محمدی
2
AUTHOR
گلعذار
گیلانی زاده دیزج
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
حساسیت تبخیر و تعرق گیاه مرجع به تغییر در پارامترهای هواشناسی
(مطالعه موردی : سنندج و سبزوار)
به منظور تحلیل حساسیت تبخیر و تعرق گیاه مرجع (ETo) به تغییرات هر یک از پارامترهای هواشناسی در دو ایستگاه هواشناسی سنندج و سبزوار از دادههای ماهانه هواشناسی در دوره آماری 2005-1961 استفاده شد. ابتدا میزان ETo در هر ماه و ایستگاه با استفاده از روش فائو- پنمن- مانتیث برآورد شد. سپس مقدار هر یک از پارامترهای هواشناسی شامل میانگین درجه حرارت هوا، سرعت باد، فشار بخار واقعی هوا و تابش خالص در دامنه 20± درصد تغییر داده شدند و میزان تغییر در ETo محاسبه گردید. این تغییر هم به صورت انفرادی برای یکایک پارامترها و هم به صورت ترکیبی انجام شد. نتایج نشان داد که در هر دو ایستگاه، هم در مقیاس سالانه و هم در مقیاس ماهانه، بیشترین حساسیت ETo مربوط به پارامتر Tmean میباشد. در حالیکه کمترین حساسیت در هر دو ایستگاه، در مقیاس سالانه و ماهانه، نسبت به پارامتر فشار واقعی بخار هوا (ea) است. در ایستگاههای سنندج و سبزوار و در مقیاس سالانه، افزایش 20 درصد در مقدار متوسط Tmean به ترتیب موجب افزایش 23/11 و 68/12 درصد در ETo شد. در این دو ایستگاه و در مقیاس زمانی مذکور، 20 درصد افزایش در میانگین ea موجب کاهش ETo به اندازه 29/3 (در سنندج) و 53/3 درصد (در سبزوار) گردید. در مقیاس ماهانه نیز همواره سنندج در مقایسه با سبزوار حساسیت کمتری در مقابل تغییرات پارامترهای هواشناسی روی ETo نشان داد. در حالت کلی میتوان نتیجه گرفت که در دو ایستگاه مورد مطالعه میانگین درجه حرارت هوا بیشترین حساسیت را روی ETo داشت.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_519_c602a456ee6c52f733f73b97cf3b26ff.pdf
2013-10-23
25
42
پارامترهای هواشناسی
تبخیر و تعرق مرجع
تحلیل حساسیت
سبزوار
سنندج
یعقوب
دین پژوه
dinpazhoh@tabrizu.ac.ir
1
LEAD_AUTHOR
علیرضا
شریفی
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر پساب شهری تصفیه شده و نیتروژن بر عملکرد کمی، کیفیت دانه¬ ذرت شیرین و برخی ویژگی-های خاک در منطقه یاسوج
برای ارزیابی اثر استفاده از پساب و نیتروژن بر عملکرد کمی، کیفیت دانه ذرت شیرین (Zea mays L. saccharata) و برخی ویژگیهای خاک، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال 1388، در مزرعه تحقیقاتی در شهر یاسوج انجام شد. عامل اصلی آزمایش شامل آبیاری با پساب در 5 سطح [آبیاری با آب معمولی بدون پساب در کل فصل رشد (1I)؛ نیمه اول فصل رشد گیاه آبیاری با پساب و ادامه فصل رشد گیاه آبیاری با آب معمولی (2I)؛ عکس تیمار 2I (3I)؛ آبیاری یک در میان با آب معمولی و پساب (4I)؛ آبیاری با پساب در کل فصل رشد (5I)] و عامل فرعی شامل نیتروژن در سه سطح (0=0N، 80=80N و 160=160N کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) بود. نتایج نشان داد که تأثیر پساب و نیتروژن بر صفات عملکرد بلال و دانه کنسروی معنیدار گردید. بیشترین عملکرد بلال و دانه کنسروی در تیمار 80N5I، به ترتیب معادل 2548 و 1246 گرم در متر مربع بود. کاربرد پساب باعث کاهش مصرف کود شیمیایی نیتروژن در تولید ذرت شیرین گردید. تأثیر کود نیتروژن بر غلظت نیتروژن و فسفر دانه گیاه معنیدار گردید. غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم خاک، تحت پساب 5I بیشتر از سایر سطوح آبیاری با پساب بود و اختلاف معنیداری با سایر سطوح نشان داد. تأثیر پساب بر مقدار کربن آلی و EC خاک معنیدار گردید. بیشترین مقدار کربن آلی خاک در سطح پساب 5I معادل 45/0 درصد و کمترین آن در سطح پساب 1I معادل 33/0 درصد بدست آمد. بیشترین مقدار EC خاک در سطح پساب 5I معادل 0/2 دسیزیمنس بر متر مشاهده شد. تأثیر پساب بر pH خاک معنیدار نگردید.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_520_78ecda1701dff1cded2fda94d70f049c.pdf
2013-10-23
43
56
پساب
عملکرد کمی
کیفیت دانه
نیتروژن
ویژگی¬های خاک
محمدجواد
فریدونی
1
LEAD_AUTHOR
هوشنگ
فرجی
2
AUTHOR
حمیدرضا
اولیایی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تعیین مرزهای هیدرولیکی رژیم های جریان ریزشی، غیرریزشی و انتقالی در سرریزهای پلکانی با استفاده از مدل فیزیکی
هنگامی که جریان از روی سرریز پلکانی با "رژیم ریزشی" برقرار باشد، با افزایش تدریجی دبی جریان و قبل از رسیدن به رژیم کاملا "غیر ریزشی"، "رژیم انتقالی" اتفاق میافتد. مکانیسم استهلاک انرژی در هر یک از رژیمهای مذکور متفاوت بوده و لذا دانستن شرایط هیدرولیکی در مرز تفکیکی هر یک از رژیمهای فوق الذکر از اهمیت ویژه برخوردار است. هدف از این تحقیق تعیین مرز دقیق مناطق مختلف رژیم های سه گانه و شرایط هیدرولیکی آنها و بهخصوص بررسی شرایط هیدرولیکی حاکم بر رژیم جریان "انتقالی" است که در سایر مطالعات به خوبی روشن نشده است. برای این منظور 18 مدل فیزیکی از سرریزهای پلکانی با شیبهای 15، 25، 45 درجه و با تعداد پلههای متفاوت ساخته و مورد آزمایش قرار گرفت. بررسی مرزهای رژیم جریان انتقالی نشان داد که این نوع رژیم بستگی به دبی جریان و شیب عمومی سرریز پلکانی دارد. همچنین نتایج نشان داد که تقریباً محدوده تعریفی برای رژیم انتقالی در این پژوهش با محدوده رژیم انتقالی اشاره شده توسط سایر محققین یکسان بوده، به استثنای اینکه مرزهای بدست آمده رژیم انتقالی برای این پژوهش کمی به سمت راست منتقل شده است. مقایسه باند تعریف شده در این تحقیق با دادههای سایر محققان برآورد بهتر این تحقیق را نشان میدهد.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_522_5df1562b17b96bc605cfdb34de3cb5d1.pdf
2013-10-23
57
65
رژیم جریان ریزشی
غیرریزشی و انتقالی
سرریز پلکانی
مدل فیزیکی
محمود
بینا
1
AUTHOR
فرزین
سلماسی
salmasi@tabrizu.ac.ir
2
LEAD_AUTHOR
سیدحبیب
موسوی جهرمی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بهرهبرداری بهینه از تخلیه کنندههای تحتانی با استفاده از الگوریتم ژنتیک پیوسته جهت کمینهسازی رسوبگذاری در مخازن سدها
رسوبگذاری در مخازن سدها اثرات نامطلوبی را هم برای خود سد و هم برای رودخانه میتواند به همراه داشته باشد. این پدیده باعث کم شدن حجم مفید مخزن، کاهش پایداری سد، اختلال در عملکرد دریچههای تحتانی ، عملکرد نامطلوب آبگیرها و دریچههای پنستاکها میشود. در این تحقیق به منظور شبیهسازی رسوبگذاری در مخزن سد نرم افزار شبیهسازی رسوب GSTARS3 به کار برده شد. همچنین برای دستیابی به سیاست بهرهبرداری بهینه از تخلیه کنندههای تحتانی با هدف حداقلسازی رسوبگذاری در مخزن سد از یک برنامۀ کامپیوتری که به همین منظور نوشته شده استفاده گردید. بعد از واسنجی این مدل برای مخزن سد وشمگیر در گرگان، نتایج اجرای مدل توسط یک برنامۀ واسط، به عنوان بخشی از دادههای ورودی به برنامۀ بهینهسازی منتقل شده و خروجی حاصل از اجرای این برنامه توسط یک برنامۀ واسط دیگر به عنوان بخشی از دادههای ورودی به برنامۀ شبیهسازی وارد شده و مجددا نتایج اجرای این مدل به برنامۀ بهینهسازی منتقل میشود. بدین ترتیب تجزیه و تحلیل دادها در این حلقه آنقدر انجام میشود که دقت مورد نظر بدست آید و حالت بهینۀ بهرهبرداری جهت به حداقل رسیدن رسوبگذاری حاصل شود. این مسئلۀ بهینهسازی، یک مسئلۀ برنامهریزی غیر خطی مقید میباشد که جهت حل آن، از روش تابع جریمه استفاده شده تا به یک مسئلۀ بهینهسازی نامقید تبدیل گردد. بعداز این تبدیل، از روش الگوریتم ژنتیک پیوسته برای حل مسئلۀ بهینهسازی نامقید استفاده شده و سیاست بهرهبرداری بهینه برای سد وشمگیر بدست آمده است.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_527_8893ccca67b306f6a0b553e84e70250c.pdf
2013-10-23
67
78
الگوریتم ژنتیک
بهرهبرداری از مخازن
بهینهسازی
رسوبگذاری
شبیهسازی
GSTARS3
ابراهیم
ولیزادگان
1
LEAD_AUTHOR
فرزاد
جلیلی
2
AUTHOR
علی
نصراله زاده اصل
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر پلی آکریل آمید، پومیس و کمپوست زباله شهری بر برخی ویژگی¬های فیزیکی و شیمیایی یک خاک رسی شور- سدیمی
شوری و سدیمی بودن خاک از جمله مشکلات خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک و از عوامل کاهش دهنده کیفیت خاک است. بر این اساس به منظور بهبود کیفیت فیزیکی و شیمیایی این نوع خاکها، نمونهای مرکب از یک خاک شور- سدیمی ( dS/m5/11=ECe و23/13=(SAR از اراضی مرکز تحقیقات کشاورزی بیلوردی وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز واقع در 70 کیلومتری جاده تبریز- اهر تهیه و آزمایشی در گلخانه بر اساس طرح کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل و در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول پلیآکریلآمید با سه سطح (0، 25/0 و 5/0 گرم بر کیلوگرم خاک)، فاکتور دوم پومیس با سه سطح (0، 50 و 100 تن در هکتار) و فاکتور سوم کمپوست با سه سطح (0، 30 و 60 تن در هکتار) بود. پس از مخلوط کردن مواد اصلاحی با خاک، گلدانها درمحیطی با دمای °C25-18 قرار داده شد. رطوبت خاک گلدان ها به صورت چرخههای تر و خشک بین FC و 0.5 FC متغیر بود و جمعا 10 چرخه تر و خشک اعمال گردید. آبیاری گلدانها با آب شهری با dS/m387/0=EC و014/1=SAR صورت گرفت. بعد از سپری شدن 100 روز، اسیدیته گل اشباع (pH) ، هدایت الکتریکی عصاره اشباع (ECe)، نسبت جذب سدیم (SAR)، کربن آلی(OC) در نمونههای دست خورده و هدایـت هیدرولیکی اشباع (Ks) و شیب منحنی رطوبتی در نقطه عطف (Si) در نمونههای دستنخورده از گلدانها اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین مربوط به تیمارهای مختلف نشان داد که پومیس و کمپوست موجب کاهش pH به میزان 37/0 واحد نسبت به شاهد گردید. پومیس و PAM تواماً موجب کاهش ECe (بین 9/34 تا 97/43 درصد کاهش نسبت به شاهد) و کمپوست موجب افزایش ECe (69/186 درصد افزایش نسبت به شاهد) خاک شد. نتایج حاصله نشاندهنده تأثیر مثبت پومیس و کمپوست بر کاهش SAR به میزان 97/58 درصد و تأثیر مثبت PAM و کمپوست بر افزایش OC به میزان 67/26 درصد نسبت به شاهد است. PAM بعلت خاصیت چسبندگی با اتصال ذرات خاک و تشکیل خاکدانههای درشت موجب افزایش خلل و فرج درشت خاک در نتیجه افزایش Ks به میزان 3 سانتیمتر بر ساعت (3/638 درصد) و افزایش Si به میزان 074/0 واحد ( 87/160 درصد) نسبت به شاهد شد. بطور کلی نتایج دلالت بر این دارد که جهت اصلاح خاکهای شور-سدیمی، بهتر است ابتدا ازPAM استفاده شود، چون از نظر بهبود هدایت هیدرولیکی و تسریع آبشویی تأثیر مهم میگذارد، بهره گیری از پومیس یا کمپوست در اولویت بعدی قرار میگیرد.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_530_d3b0a4580d01a498f16567a5d65a522b.pdf
2013-10-23
79
92
پلی¬آکریل¬آمید
پومیس
خاک¬های شور- سدیمی
کمپوست زباله شهری
ویژگی¬های فیزیکی و شیمیایی
فاطمه
ذبیهی
1
LEAD_AUTHOR
محمدرضا
نیشابوری
neyshmr@hotmail.com
2
AUTHOR
محمدرضا
دلالیان
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پیش¬بینی جریان روزانه با استفاده از شبکه¬های عصبی مصنوعی
و عصبی- موجکی (مطالعه موردی: رودخانه باراندوزچای)
پیشبینی دقیق جریان در رودخانهها یکی از مهمترین ارکان در مدیریت منابع آبهای سطحی به ویژه جهت اتخاذ تدابیر مناسب در مواقع سیلاب و بروز خشکسالیها است. به دلیل اهمیت پیشبینی جریان رودخانه، در این تحقیق جریان روزانه رودخانهی باراندوزچای در دو ایستگاه بیبکران و دیزج طی یک دورهی آماری 20 ساله با استفاده از مدل عصبی- موجکی (WNN) که تلفیق آنالیز موجک و شبکه عصبی مصنوعی (ANN) میباشد، پیشبینی گردید. سپس نتایج حاصله از مدل WNN با مدل ANN مقایسه گردید. دادههای مربوط به سالهای 1384-1369 به منظور آموزش شبکهها و دادههای سالهای 1388-1385 نیز جهت صحتسنجی شبکهها استفاده گردیدند. عملکرد این دو مدل توسط شاخصهای آماری ضریب همبستگی (r)، ریشه مربع میانگین خطا (RMSE) و میانگین قدر مطلق خطا (MAE) ارزیابی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل WNN با ضرایب همبستگی 972/0 و 976/0 که به ترتیب مربوط به ایستگاههای بیبکران و دیزج میباشند، توانایی بیشتری در پیشبینی جریان روزانه رودخانه نسبت به مدل ANN دارد. بنابراین، نتایج حاکی از کارایی مناسب و دقت بالای مدل عصبی- موجکی در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی در پیشبینی جریان رودخانه است.
i-font_�iy`[��Wew Roman";mso-fareast-font-family:Calibri; mso-hansi-font-family:"Times New Roman";mso-ansi-language:EN-US;mso-fareast-language: EN-US;mso-bidi-language:FA'> به میزان 074/0 واحد ( 87/160 درصد) نسبت به شاهد شد. بطور کلی نتایج دلالت بر این دارد که جهت اصلاح خاکهای شور-سدیمی، بهتر است ابتدا ازPAM استفاده شود، چون از نظر بهبود هدایت هیدرولیکی و تسریع آبشویی تأثیر مهم میگذارد، بهره گیری از پومیس یا کمپوست در اولویت بعدی قرار میگیرد.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_531_027d88edd7f91ac01eb9d2f2085b17ed.pdf
2013-10-23
93
103
جریان روزانه
رودخانه باراندوزچای
شبکه عصبی مصنوعی
مدل عصبی- موجکی
صفر
معروفی
smarofi@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
کیمیا
امیرمرادی
2
AUTHOR
نصرالدین
پارسافر
n.parsafar63@gmail.com
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر کشت برنج، غرقاب، کمپوست لجن فاضلاب و کودهای شیمیایی بر pH، EC، پتاسیم و سدیم محلول خاک
در این تحقیق، اثر کشت برنج (Oryza sativa L.) رقم علی کاظمی، کمپوست لجن فاضلاب و کودهای شیمیایی بر تغییرات pH، EC، پتاسیم و سدیم محلول یک خاک قلیایی پس از غرقاب تحت شرایط گلخانهای بررسی گردید. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو تکرار، شامل مدت غرقاب در 10 سطح (2، 11، 30، 37، 42، 49، 56، 63، 78 و 92 روز)، منبع و مقدار کودهای آلی و شیمیایی در شش سطح (شاهد، 100% کودهای شیمیایی، 20 گرم کمپوست لجن فاضلاب بر کیلوگرم خاک با و بدون 50% کودهای شیمیایی، 40 کمپوست گرم لجن فاضلاب بر کیلوگرم خاک با و بدون50% کودهای شیمیایی) و کشت گیاه در دو سطح (با و بدون کشت برنج) انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که با افزایش مدت غرقاب در تیمار 100% کودهای شیمیایی pH محلول خاک قلیایی کاهش یافت در حالیکه در تیمارهای 20 و 40 گرم کمپوست لجن فاضلاب بر کیلوگرم خاک با و بدون 50% کودهای شیمیایی افزایش یافت. در تمام تیمارهای مورد مطالعه، EC محلول خاک پس از غرقاب ابتدا افزایش و پس از رسیدن به حداکثر کاهش یافت. در تمام تیمارها، غلظت پتاسیم محلول خاک با افزایش مدت غرقاب کاهش یافت در حالی که غلظت سدیم محلول خاک افزایش یافت. pH محلول خاک با مصرف کودهای شیمیایی افزایش یافت درحالیکه با مصرف هر دو سطح کمپوست لجن فاضلاب کاهش یافت. EC و غلظت سدیم و پتاسیم محلول خاک با مصرف کمپوست لجن فاضلاب و کودهای شیمیایی نسبت به شاهد افزایش یافتند. در اواخر دوره رشد، pH محلول خاک در تیمارهای باکشت (رایزوسفر) کمتر از تیمارهای بدون کشت (غیررایزوسفر) بود. اثر کشت برنج بر EC محلول خاک معنیدار نبود ولی بر غلظت پتاسیم و سدیم محلول خاک معنیدار بود.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_532_c6e188136755ca6ddccc11ea63ea006a.pdf
2013-10-23
105
121
برنج
رایزوسفر
شوری
غرقاب
کمپوست
لجن فاضلاب
نصرت اله
نجفی
1
LEAD_AUTHOR
معصومه
عباسی
2
AUTHOR
ناصر
علی اصغرزاد
3
AUTHOR
شاهین
اوستان
oustan@hotmail.com
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر شمع¬های حفاظتی بر کاهش آب¬شستگی در پایه پل استوانه¬ای
آبشستگی در اطراف پایههای پل بر اثر برخورد جریان با پایه و جدا شدن جریان از آن ایجاد میگردد. یکی از روشهای حفاظت از پایههای پل در برابر آبشستگی استفاده از شمعهای محافظ میباشد. این شمعها با تغییر الگوی جریان و کاهش شدت گردابههای ایجاد شده در اطراف پایه موجب کاهش عمق آبشستگی میشوند. در این پژوهش تاثیر تغییر قطر و فواصل شمعهای حفاظتی بر آبشستگی ایجاد شده در اطراف پایه پل استوانهای به قطر(D) 40 میلیمتر، در فلومی آزمایشگاهی با بستری از ذرات رسوبی با قطر میانگین 5/0 میلیمتر مورد بررسی قرارگرفت. آزمایشات در 3 قطر 20، 27 و 32 میلیمتری شمعهای حفاظتی و در فواصل D8/2، D95/2، D1/3 و D4/3 شمع نخست از ابتدای پایه اصلی در شرایط آب زلال با سرعتهای نسبی 67/0 ، 81/0 و 94/0 انجام گردید. نتایج نشان داد در تمامی قطر شمعها با افزایش سرعت نسبی میزان آبشستگی افزایش مییابد. همچنین تا فاصلهی بهینه بین شمعها با افزایش قطر شمعها از میزان آبشستگی کاسته میشود ولی با بیشتر شدن فاصله، عملکرد شمعها با افزوده شدن قطر روندی کاهشی میگیرد. در این آزمایشات بهترین موقعیت قرارگیری شمعها در فاصله D95/2 بود، که با توجه به قطر شمعها و سرعت نسبی، راندمان 39 تا 121 درصدی در آن حاصل شد.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_533_e380d8ce1a673fc278ffff837d54d074.pdf
2013-10-23
123
134
پایه پل استوانه¬ای
شمع¬های حفاظتی
کاهش آب¬شستگی
نوال
آزم
1
LEAD_AUTHOR
مهدی
قمشی
m.ghomeshi@yahoo.com
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تخمین دبی جامد ورودی به مخزن سد شهریار
ایجاد رواناب سطحی و جریان آب در آبراههها، کانالها و رودخانهها همواره تواًم با فرسایش خاک و حمل مواد رسوبی است. میزان رسوبات وارده به مخزن سد باعث کاهش حجم موثر مخزن و عمر مفید سد گشته و نیز اثرات نامطلوب بر عملکرد تأسیسات خروجی، دریچههای سازههای وابسته، پایداری و نیز کیفیت آب مخزن دارد. بنابراین برآورد حجم واقعی رسوبات وارده به مخزن از اهمیت بالایی برخوردار است. به دلیل پیچیدگی پدیده فرسایش و انتقال رسوب و نیز تأثیر پارامترهای مختلف بر آن، تعیین معادلات حاکم مشکل بوده و در صورت تعیین مدل ریاضی نیز، از دقت کافی برخوردار نیستند. در این تحقیق از یکسو روشهای کلاسیک و منحنی سنجه رسوب برای پیش بینی بار کل رسوب مورد استفاده قرار گرفت. و از سوی دیگر عملکرد روش های دادهگرا و هوش مصنوعی نظیر شبکههای عصبی پیشخور، شعاع مبنا، رگرسیون تعمیم یافته و نیز مدل فازی عصبی جهت برآورد دبی جامد وارده به مخزن سد شهریار مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله حاکی از قابلیت و کارایی بالای روشهای شبکه عصبی و فازی- عصبی و ضعف و عدم توانایی منحنی سنجه و روشهای کلاسیک در برآورد رسوب داشت.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_534_e9e63b982a32ad7f2bcc90cda95405a2.pdf
2013-10-23
135
150
دبی جامد رسوب
رگرسیون تعمیم یافته
شبکه عصبی پیشخور
شبکه فازی- عصبی
شعاع مبنا
منحنی سنجه رسوب
کیومرث
روشنگر
1
LEAD_AUTHOR
بهزاد
روح پرور
2
AUTHOR
شهباز
حسنی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برازش مدل¬های مختلف منحنی مشخصه آب خاک بر داده¬های تجربی در کلاسهای
بافتی متفاوت استان گیلان
برای رشد گیاهان علاوهبر مقدار آب، پتانسیل ماتریک آب خاک نیز دارای اهمیت است. رابطه بین آن دو با عنوان منحنی مشخصه آب خاک بیان میشود. مدلهای بسیاری برای توصیف منحنی مشخصه آب خاک و برازش بر دادههای تجربی ارائه شده است اما بهندرت توانایی برازش آنها در خاکهای مختلف بررسی شده است. در این پژوهش 75 نمونه خاک سطحی و زیرسطحی از استان گیلان بهصورت دست خورده و دست نخورده جمعآوری و بعد از تعیین بافت، به گروههای بافتی تفکیک شدند. مقدار رطوبت در 12 پتانسیل ماتریک مختلف اندازهگیری شد. تعداد 13 مدل معروف و پرکاربرد منحنی مشخصه آب خاک بر دادههای تجربی برازش داده شدند. دقیقترین مدل یک بار برای کل دادهها، یک بار برای هر گروه بافتی و یک بار هم برای هر کلاس بافتی به تفکیک بر اساس معیارهای ریشه میانگین مربعات خطا، ضریب تبیین و میانگین خطا انتخاب شدند. در بین مدلها مدل بروکس- کوری، کازوگی و گاردنر کمترین دقت را داشتند. این نتایج نشان داد که مدلهای دکستر و فردلاند- زینگ با توجه به برتری نسبی در دقت پیشبینی در هرسه گروه کل دادهها، گروههای بافتی و در بیشتر کلاسهای بافتی نسبت به مدل رایج ونگنوختن برای خاکهای استان گیلان ارجح هستند. چون تفاوت معنیداری بین دو مدل دکستر و فردلاند- زینگ از نظر برازش انها بر دادههای تجربی با توجه به مقادیر ریشه میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین وجود نداشت، مدل دکستر نسبت به دیگر مدلها به علت سادگی شکل معادله برای استان گیلان توصیه میشود.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_535_6080d1e5f5b359693956b82447065169.pdf
2013-10-23
151
167
دقت برازش
کلاسهای بافتی
مدل
منحنی مشخصه آب خاک
حسین
بیات
1
LEAD_AUTHOR
عیسی
ابراهیمی
2
AUTHOR
مصطفی
راستگو
3
AUTHOR
حمید
زارع ابیانه
zareabyaneh@gmail.com
4
AUTHOR
ناصر
دواتگر
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی عملکرد سیستمهای هوش مصنوعی برای شبیهسازی آبشستگی پایههای پل در خاکهای چسبنده
آبشستگی اطراف پایههای پل به عنوان یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل تخریب پلها، در واقع نوعی فرسایش در اطراف پایهها میباشد که در اثر جریانهای پیچیده گردابی رخ داده و به صورت کلی باعث ایجاد یک گودال در اطراف پایههای پل میشود. تاکنون تحقیقات آزمایشگاهی و صحرایی که در این خصوص انجام شده منجربه ارائه روابط متعدد برای تخمین عمق آبشستگی شده است ولی روابط موجود به نتایج جامع و قابل قبولی منجر نشده است. در این تحقیق به کمک دادههای آزمایشگاهی انجام شده در مورد پایه استوانهای و بستر با خاک چسبنده از قابلیت سیستمهای هوش مصنوعی در شبیهسازی میزان عمق آبشستگی پایههای پل استفاده شده است. بدین منظور با استفاده از شبکههای عصبی FFNN، RBF، GRNN و شبکه فازی- عصبی ANFIS برای هر دو حالت دادههای بابعد و بیبعد، عمق آبشستگی محاسبه شده و با انجام آنالیز حساسیت به بررسی تأثیر پارامترها در عمق آبشستگی پرداخته شده است. نتیجه حاصله حاکی از این است که مدل ANFIS با وجود کارایی بهتر نسبت به شبکههای GRNN و RBF دارای عملکرد ضعیفتری در مقایسه با شبکه FFNN است.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_536_9d646f3e14d3a70069035b0366a64046.pdf
2013-10-23
169
182
آبشستگی
خاکهای چسبنده
ANFIS
FFNN
GRNN
RBF
کیومرث
روشنگر
1
LEAD_AUTHOR
بهزاد
روح پرور
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی توزیع مجدد جبهه پیشروی آب در سیستم¬های آبیاری قطره¬ای سطحی و زیر سطحی
یکی از راهکارهای بهبود مدیریت در سیستمهای آبیاری قطرهای در نظر گرفتن توزیع مجدد آب در جهات مختلف (افقی، عمودی، شعاعی و خیز به سمت بالا) میباشد که به نوبه خود قابل بررسی است. در این تحقیق جبهه توزیع مجدد پیشروی آب برای سه نوع خاک با بافت مختلف (بافت سبک، متوسط و سنگین) بعد از 6 ساعت از زمان آبیاری مورد ارزیابی قرار گرفت و تا 68 ساعت پس از آبیاری مقادیر جبهه پیشروی توزیع مجدد اندازهگیری شد. این آزمایشات در یک محفظه پلکسی گلاس به ابعاد مشخص و با دیواره شفاف به انجام رسید. در این تحقیق قطرهچکانها در 4 عمق نصب مختلف (صفر، 15، 30 و 45 سانتیمتری) قرار گرفتند و مقدار دبی خروجی از قطرهچکانها (در دو تیمار 4/2 و 4 لیتر در ساعت) نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که در سیستم آبیاری قطرهای سطحی و برای سه نوع خاک مورد بررسی مقادیر توزیع مجدد در جهت افقی و عمودی برای دبیهای کم بیشتر از دبیهای زیاد میباشد. اما در سیستم آبیاری قطرهای زیر سطحی مقادیر توزیع مجدد آب در جهت افقی و عمودی برای دبیهای زیاد بیشتر از دبیهای کم میباشد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که در سیستم آبیاری قطرهای زیر سطحی و برای یک دبی یکسان، توزیع مجدد آب در جهت افقی برای قطرهچکانهایی با عمق کم بیشتر از قطرهچکانهایی با عمق زیاد میباشد. دلیل آن بدین صورت میباشد که در قطرهچگانهای عمیق آب بیشتری صرف خیس شدن جبهه خشک بالای قطرهچکان میشود.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_545_758897b814b4317cb541104612e56d6d.pdf
2013-10-23
183
192
آبیاری قطره¬ای زیر سطحی
توزیع مجدد رطوبت
جبهه رطوبت
مدیریت آبیاری
بختیار
کریمی
1
LEAD_AUTHOR
فرهاد
میرزایی
2
AUTHOR
تیمور
سهرابی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر شکاف در کاهش آبشستگی آبشکن با دیواره عمودی
آبشکنها برای محافظت سواحل فرسایش پذیر در رودخانه استفاده میشوند. این سازه در معرض فرسایش ناشی از تمرکز جریان در قسمت دماغه خود میباشد. به همین دلیل باید با روشهایی مانع از تخریب این سازه و صدمههای مالی و جانی جبران ناپذیر آن شد. یکی از این روشها، استفاده از شکاف است. کاربرد اصلی شکاف، منحرف کردن جریان پایینرونده و جریانهای کناری در وجه بالادست آبشکن و کاهش قدرت گردابهای اطراف آبشکن میباشد. در تحقیق حاضر ابتدا به بررسی عمق، ابعاد حفره و توسعه زمانی آبشستگی آبشکن با دیواره عمودی پرداخته و در ادامه عملکرد مدلهای مختلف شکاف با تغییرات ارتفاع، عمق، عرض شکاف، همچنین فاصله از دماغه آبشکن مورد ارزیابی قرار گرفته و با حالت آبشکن بدون شکاف مقایسه گردید. نتایج آزمایشها نشان داد که مدلهای دارای شکافی که شامل ارتفاع شکاف تا زیر بستر، عمق شکاف معادل عرض آبشکن و نزدیک دیواره کانال و عرض شکافهای بیشتر باشند عملکرد بهتری در کاهش عمق و ابعاد حفره آبشستگی داشتند. همچنین درصد کاهش عمق آبشستگی برای مدلهای مختلف از 8/11 تا 43 درصد متغیر بود.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_546_5d959e9ba90c4221cc6746d4f316bbda.pdf
2013-10-23
193
206
آبشستگی
آبشکن
توسعه زمانی
جریان پایین رونده
شکاف
میلاد
عبداله پور
1
LEAD_AUTHOR
نسرین
حسن پور
2
AUTHOR
پیام
خسروی نیا
p.khosravinia2012@gmail.com
3
AUTHOR
علی
حسین زاده دلیر
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر توزیع اندازه ذرات اولیه بر پایداری خاکدانه در کلاس¬های مختلف اندازه
توزیع اندازه ذرات یکی از ویژگیهای مهم فیزیکی خاک محسوب میشود که خود شامل توزیع اندازه ذرات اولیه و ثانویه میباشد. تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین توزیع اندازه ذرات اولیه (شن، سیلت و رس) و ثانویه (خاکدانه) در مقیاسهای مختلف اندازه خاکدانه میپردازد. به این منظور، نمونهبرداری خاک از شش سیستم کشت شامل گندم، جو، ذرت، یونجه، آیش و زمین شخمخورده، از دو عمق 10-0 و 20-10 سانتیمتر در سه تکرار انجام شد. هر نمونه خاک اصلی به سه کلاس اندازهای (نمونه فرعی) شامل 25/0-0 میلیمتر (کلاس ریز)، 1-25/0 میلیمتر (کلاس متوسط) و 5-1 میلیمتر (کلاس بزرگ) تقسیم گردید. نتایج نشان داد که سیستم کشت تأثیر معنیداری بر توزیع اندازه ذرات ثانویه در سطح احتمال یک درصد دارد. برای خاکهای اصلی، درصد شن و سیلت بهترتیب همبستگی منفی و مثبت معنیداری با درصد خاکدانههای بزرگتر از 25/0میلیمتر نشان دادند در حالیکه تأثیر رس از این نظر معنیدار نشد. درصد ذرات اولیه شن، سیلت و رس در هر سه کلاس اندازه خاکدانه، تفاوت معنیداری با سایر کلاسها داشت، به نحویکه با افزایش اندازه خاکدانهها (به سمت کلاسهای بزرگتر)، فراوانی ذرات شن افزایش و درصد ذرات سیلت و رس کاهش معنیداری نشان داد. سه کلاس اندازه خاکدانههای ریز، متوسط و درشت، به ترتیب حاوی 5/45، 9/55 و 8/60 درصد شن، 0/36، 5/27 و 3/24 درصد سیلت و 8/17، 6/16 و 8/14 درصد رس بود. البته در هر سه کلاس اندازه خاکدانهها، درصد ذرات شن بیشتر از درصد سیلت و رس بود. با افزایش اندازه خاکدانهها از کلاس اندازه 1-25/0 به کلاس 5-1 میلیمتر، درصد ذرات پایدار در آب بزرگتر از 25/0میلیمتر افزایش معنیداری نشان داد. نتایج همچنین حاکی از آن بود که در دو کلاس اندازه 5-1 و 1-25/0 میلیمتر، درصد شن همبستگی منفی و معنیداری با درصد خاکدانههای پایدار در آب بزرگتر از 25/0 میلیمتر نشان داد در حالیکه این همبستگی با درصد سیلت و رس مثبت بود. یافتههای این تحقیق روشن ساخت که هرچند با افزایش اندازه ذرات ثانویه، فراوانی ذرات شن افزایش و درصد ذرات سیلت و رس کاهش مییابد ولی شن باعث کاهش و سیلت و بهویژه رس باعث افزایش پایداری خاکدانه میشود.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_547_849be43cbc55ad92bc9ddf1adda5ee52.pdf
2013-10-23
207
219
بافت خاک
پایداری خاکدانه
توزیع اندازه ذرات
سیستم کشت
مجید
محمودآبادی
1
LEAD_AUTHOR
بهاره
احمدبیگی
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی آبشستگی موضعی در اطراف پایه پل باله¬ای شکل با طوق
روشهای مهار و جلوگیری از آبشستگی بر روی مکانیزم آبشستگی پایهریزی شده است. یکی از این روشها بررسی شکل هندسی پایههای پل و نصب طوق در اطراف آن میباشد. در این تحقیق با بکارگیری 9 شکل هندسی مختلف از پایههای پل و نصب طوق در سطح بستر، سرعت آبشستگی و عمق حفره آبشستگی اطراف آنها با پایه استوانهای شکل مقایسه شده است. همچنین اثر طول در روی پایههای بالهای شکل نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که پایه بالهای شکل با طول نسبی 85/3 به علت کاهش قدرت گردابهای نعل اسبی و حذف گرداب برخاستگی بیشترین کاهش آبشستگی را از خود نشان داده و در مقایسه با شکلهای مختلف پایه، در کاهش حداکثر عمق آبشستگی اثر بهتری داشته است و نسبت به پایه استوانهای باعث کاهش حدوداً 22 درصدی حداکثر عمق آبشستگی شده است. همچنین استفاده از طوقی با قطر 2 برابر قطر پایه، در پایه بالهای شکل نسبت به پایه استوانهای حدود 80 درصد حداکثر عمق آبشستگی را کاهش داده و زمان تعادل را نیز افزایش داد. همچنین پایه بالهای شکل که بصورت برعکس در جهت جریان قرار میگیرد موجب کاهش 60 درصدی، در حداکثر عمق آبشستگی در جلوی دماغه پایه نسبت به حالت اولیه آن میشود.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_548_a5456de6a99d675908e2d6a54a0a0be6.pdf
2013-10-23
221
234
آبشستگی موضعی
پایه باله¬ای شکل
شکل هندسی پایه پل
طوق
نسرین
حسن پور
1
LEAD_AUTHOR
علی
حسین زاده لیر
2
AUTHOR
هادی
ارونقی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اولویت بندی سه فرمول چانگ- سایمونز- ریچاردسون ، بگنولد و توفالتی در سه رودخانه
با استفاده از روش AHP
برای انتخاب مناسب ترین فرمول برآورد رسوب در هر رودخانه، ارزیابی فرمولهای مربوطه ضروری میباشد. در این مقاله ارزیابی فرمولهای برآورد بار رسوب بر مبنای داده های سه رودخانه بازفت، سولگان و ارمند با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام پذیرفت. سه فرمول برآورد رسوب معلق توفالتی، چانگ- سایمونز-ریچاردسون و بگنولد در این پژوهش به کار رفت. برای حل این فرمولها از روشهای حل عددی استفاده شد. دقت هر کدام از فرمولها با دو آماره NS و R2ارزیابی شد. علاوه بر محاسبه هزینه حل هر کدام از فرمولها، تعداد مناسب دادههای ورودی به هر کدام از فرمولها مورد بررسی قرار گرفت. از این طریق ماتریس مقایسات زوجی برای هر کدام از فرمولها از نظر هرمعیار ایجاد شد و در نهایت با محاسبه وزن نهایی برای هر کدام از فرمولها مناسبترین آنها برای هر کدام از سه رودخانه مشخص شد. فرمول چانگ-سایمونز-ریچاردسون با وزن نهایی 34/0، 53/0 و 43/0 به ترتیب در سه رودخانه ارمند، سولگان و بازفت به عنوان فرمول مناسب جهت برآورد بار رسوب معلق رودخانه پیشنهاد گردید.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_549_aa128ae0f73c6fd0d9461188af6fba7a.pdf
2013-10-23
235
247
بگنولد
توفالتی
چانگ- سایمونز- ریچاردسون
روش تحلیل سلسله مراتبی
نازیلا
صدائی
1
LEAD_AUTHOR
کریم
سلیمانی
solaimani2001@yahoo.co.uk
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه چهار مدل ضریب پراکنش در تحلیل ریاضی انتقال آلاینده¬ها در خاک¬های ناهمگن
محیطهای متخلخل موجود در طبیعت، ناهمگن هستند و ضریب پراکنش آلاینده در آنها ممکن است دارای تغییرات مکانی باشد. در این پژوهش ضریب پراکنش به دو صورت ثابت و متغیر مکانی منظور شده است. ضریب پراکنش متغیر مکانی با سه نوع تابع خطی، توانی و نمایی تعریف و هر یک جداگانه در رابطه انتقال آلاینده وارد گردیده و مدلهای به دست آمده با شرایط اولیه و مرزی دیریکله حل شدهاند. برای مقایسه نتایج چهار مدل مذکور با یکدیگر از دادههای آزمایشگاهی مربوط به تزریق پیوسته محلول کلرور سدیم در یک ستون 5/12 متری حاوی بافتهای مختلف خاک استفاده شده است. منحنیهای غلظت- مکان در زمانهای مختلف، نشان داد که در زمانهای اولیه پس از شروع تزریق، مدل خطی مطابقت بیشتر و مدل توانی مطابقت کمتری با دادههای آزمایشگاهی دارد. با گذشت زمان، نتایج مدل توانی نسبت به دو مدل دیگر بهتر میشود. در مجموع، گذشت زمان مشابهت نتایج کلیه مدلها را با نتایج آزمایشگاهی کاهش میدهد. با برازش مقادیر ضریب پراکنش حاصل از آزمایش در نقاط مختلف طول ستون، ضریب تبیین مربوط به مدلهای خطی، توانی و نمایی به ترتیب برابر با 501/0، 856/0 و 714/0 تخمین زده شد که نشان میدهد مدلهای توانی و نمایی تخمین بهتری نسبت به مدل خطی دارند. در کلیه زمانها نتایج مربوط به مدل با ضریب پراکنش ثابت نسبت به مدلهای متغیر مکانی، تشابه کمتری با نتایج آزمایشگاهی نشان داد.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_550_90be450c7e26199a2aef6f8cb333c02b.pdf
2013-10-23
249
260
انتقال توده¬ای- پراکنش
شرط دیریکله
ضریب پراکنش ثابت
ضریب پراکنش متغیر مکانی
فرشید
تاران
1
LEAD_AUTHOR
امیر حسین
ناظمی
ahnazemi@yahoo.com
2
AUTHOR
سیدعلی اشرف
صدرالدینی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر متقابل تنش کمبود آب و پتاسیم بر غلظت پتاسیم، کلسیم، منیزیم و روغن دو گونه
کلزا و خردل
برای بررسی اثر برهمکنش تنش خشکی و پتاسیم بر غلظت پتاسیم، کلسیم، منیزیم و روغن دو گونه کلزا (Brassica napus L.) و خردل (Brassica juncea L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دو سال زراعی 1386 و 1387 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی زهک واقع در استان سیستان و بلوچستان اجرا گردید. رژیم آبیاری در سه سطح (آبیاری پس از 50، 70 و 90 درصد تخلیه رطوبت قابل استفاده گیاه در خاک)، میزان پتاسیم در سه سطح (صفر، 150 و 250 کیلوگرم سولفات پتاسیم در هکتار) و دو گونه از جنس براسیکا شامل کلزا (هیبرید هایولا 401 ) و خردل ( رقم بومی از هند) فاکتورهای آزمایش بودند. بر اساس نتایج دو گونه الگوی متفاوتی از تجمع پتاسیم و کلسیم در برگ ها نشان دادند. گونه خردل در قیاس با کلزا پتاسیم و کلسیم بالاتری در برگ تجمع داد. با شدت یافتن تنش خشکی غلظت پتاسیم و منیزیم در برگ افزایش یافت ولی کلسیم تغییر معنیداری نکرد. افزایش مصرف پتاسیم در خاک با افزایش تجمع پتاسیم و کاهش کلسیم در برگ همراه بود. کاربرد پتاسیم تأثیرمعنیداری بر غلظت منیزیم نشان نداد. هیبرید هایولا 401 کلزا نسبت به رقم بومی خردل از نظر عملکرد دانه، عملکرد روغن و درصد روغن برتری نشان داد. عملکرد دانه و عملکرد روغن با افزایش تنش خشکی کاهش اما درصد روغن افزایش یافت. مصرف پتاسیم سبب افزایش عملکرد روغن در هر دو گونه کلزا و خردل در سطوح مختلف رطوبتی شد. عملکرد دانه با عملکرد روغن، درصد روغن و غلظت پتاسیم برگ همبستگی مثبت و با غلظت کلسیم و منیزیم همبستگی منفی داشت. بر اساس نتایج این آزمایش میتوان گزارش کرد که فراهمی متعادل پتاسیم و رطوبت در افزایش عملکرد دانه، تولید روغن و جذب عناصر معدنی در هر دو گونه تأثیرگذار بوده و اختلاف ویژگی در کارائی جذب عناصر در گونههای جنس براسیکا میتواند در برنامههای اصلاحی تحمل به خشکی مورد استفاده قرار گیرد.
https://water-soil.tabrizu.ac.ir/article_551_ab65cf767ec8556434f33bb0ecfa19dd.pdf
2013-10-23
261
275
براسیکا
پتاسیم
تنش خشکی
درصد روغن
عملکرد دانه
کلسیم
حمیدرضا
فنایی
1
LEAD_AUTHOR
محمد
گلوی
2
AUTHOR
محمد
کافی
mkafi36@yahoo.com
3
AUTHOR
امیرحسین
شیرانی زاد
4
AUTHOR